شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ ديشب امده بوديم تو ميدان مين دو رديف والمري خنثي کرده بوديم تا امشب سريع ترميدان بازکنيم دشمن فهميد بچه پشت ميدان مين زمين گيرشدن اتش به حدي سنگين که چند قدمي که سينه خيز رفتم جلو برگشتم عقب به حمزمقيم گفتم برو به حاج رضا بگو نميشه معبرزدمثل برق رفت وامد گفت حاجي گفت بايد باز بشه شما حد وسط هستيدديگه حجت تمام الهي به اميدتووارد ميدان شدمکه ../ان سالهاي دوست داشتني
ان سالهاي دوست داشتن
رتبه 94
2 برگزیده
315 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top