درست شب 22بهمن ماه سال 1364 در لابلای نخلستانهای حاشیه ای اروند بار دیگر سپاه اسلام اماده میشد تا به دشمن تا دندان مسلح یورش ببرد با تاریک شدن هوا نیرهای عمل کنند در حد خود مستقر شدنند نزدیک ساعت 9 شب بود که غواص ها وارد اب شدنند صدا از کسی در نمی امد ان همه نیرو در میان نخلستان و قایق های اماده که تا غواص ها خط شکستن نیروها با قایق به ان سوی اروند منتقل بشوند نا گفته نماند نزدیک به یک سال بود که سپاه کار شناسایی منطقه را اغاز کرده بود و میشه به جرات قسم خورد با وجود اوکس و ماهواره شناسایی و ستون پنجم طرح عملیات که فرمانده وقت سپاه برادر محسن رضای ان را داده بود شاهکار حفاظت اصلاعات بود با وجود این که یک ساتل بچه ها شناسایی میکردنند حتی به نیروهای خودی هم نگفته بودن که بچه های غواص خودمان شب ها شناسایی می کنند اگر غواص میدیدن میزدنند خاطرات غواصان شندنی است در ان شش ماه اخر شناسایی که از اروند رد میشدن و به پشت عراق نفوذ میکردنند با وارد شدن غواص ها به اب سکوت همه ای منطقه را گرفته بود قرار بود راس ساعت 10/30 دقیقه شب نیروها به ساحل دشمن رسیده و معبر را باز کرد و رمز عملیات گفته شود همه در سکوت بودن ان همه نیرو در یک جا تجمع کرده بود به کلیه توبخانه و افراد ان و نیروهای ادوات همه ان شب با وضو بودن یک ساعت چهل پنج دقیقه گذشت ولی از غواص ها خبری نبود اب در گلوی همه خشک شده بود همه گفتن عراق رودست زده میدانسته عملیات صبر کرده تا هم غواص ها را اسیر کند هم با اتش توپخانه تلافات سنگینی بگیرد در همین افکار غوطه ور بودیم که ناگهان بر روی اروند نور عظیمی کل منطقه را روشن کرد و شلیک دوشکا در فضا پیچید ناگهان خود به خود دست ها بسوی خالق بلند شد خداوندا امشب دل امام را شاد کنیم خدایا یک سال زحمت شبانه روزی نکند و اگر اما ها شروع شد و مثل خوره بر جانم افتاد دیگه اگر کمی شک داشتیم بر طرف شد و گفتیم عملیات لو رفته است و از همه مهم تر از غواص ها هم هیچ خبری نبود که ناگهان پتوی سنگر رفت کنار یکی از پیک های سپاهی از بچه های قرارگاه با لباس مقدس سپاه تمیز مرتب یک بسته به برادر مرتضی قربانی مسول محور فاو داده و گفت برادر رضای داده از طرف امام خمینی است که اشک از چشمان همگی سرازیر شد درب بسته که باز شد دست خط مبارک امام ره بود که به برادر محسن رضایی نوشته بودنند که برادر محسن رضای به شما دستور داده میشود پرچم متبرک به حرم هشتمین امام امام رضا {ع}است فردا صبح بر بلندترین مناره ای شهر فاو به احتزاز در بیاوری اشک ها سرازیر شد شک ها بر طرف شد با این هدیه ای که از طرف امام امت برای فرزندان خود فرستاده بود متمعن شدیم که خط شکسته میشود در همین افکار بودیم که اولین صدای انفجار درست از مقابل شهر فاو بلند شد و غواص ها از خط اول عراقی ها عبور کرده بودن که رمز مقدس یا زهرا {س}اغاز عملیات اعلام شد حساب کنید در یک انی که رمز عملیات گفته شد هزار اندی قبضه توپ شلیک کرد برای اولین بار که بعد از فتح خرمشهر ایران چنین عملیاتی بکند با گفتن رمز عملیات قایق ها در تاریکی شب زدن به دل اب خروشان اروند به علت اینکه در دهانه ای خلیج فارس قرار داشت برای همین وحشت اب ادم میکشد با ر سیدن نیرها خودی به ان طرف و پیاده شدن یگان های خودی وارد شهر فاو شدیم نشان به ان نشان که درست 70 روز از فاو بیرون نیامدیم و هر روز هر شب جنگ درگیرانه ای را بچه ها کردن و سرانجام عراق با دادن صدها هزار کشته مجبور به پدافند کند یاد ان بی مارستان حضرت زهرا {س}فاو بخیر که انقدر مجهز بود که چند تا اطاق عمل داشت یا شرکت نفت شهر که مقر گردان تخریب ل 27 شده بود و یاد ان همه خوبی بخیر که برای من فقط حسرتش به دل مانده که از قافله ای چلچله ها جا ماندیم و افسوس که قدر ندانسته دوران خوش ان بود که با جمع رفیقان سپری شد /شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات /علی اژیر