نمیدانم این فرهنگ غلط است یا درست و نمیدانم از کجا و کی این حالا اسمش چی باید گذاشت که در یک کشور عزیز ی مثل ایران اسلامی که قومیت های مختلف با عشق و محبت در کنار یکدیگر زندگی میکنند این جوک ساختن ها این به سفره گرفتن زبان های محلی مختلف که بعضی وقتها واقعا از حد میگذرد در کل نمی خواهم بگم از شوخ طعبی و مزاح کردن به انسانی خشک و عبوس تبدیل بشوید نه من حرفم اینکه بجای به هم خندیدن با هم بخندیم به جاشم مثلا مزاحی هم اگر میشود از حد نگذرد کهتبدیل به یک توهین بزرگ بشود که خدای نکرده این اسم گذاشتن ها یا به سفره گرفتن لهجه ای یا قومیتی دیگر ماندنی شود و تا اخر عمر نمشود عوضش کرد که این خیلی بد برای نمونه ببینیم اخه هر زبانی را که برایش به چه راحتی جک می سا زیم ببینید چه مردان بزرگی در ان قوم بوده اند بازم جسارت نباشه نمی خواهم قیاصی بکنم میدانم که این کجا و ان کجا ولی دل ادم به درد می اید در سالیان قبل هم یکی دوتا سخن زشت سخنی که اصلا برای کسانی که این جمله را ساختن بخشش وجود ندارد چون با قداست و ارزش های ملتی که نمی شود تحت هیچ عنوان بازی کرد این امر بیشتر مسولین فرهنگی کشور رسانه ای ملی و اموزش پرورش هم باید از ریشه ای کار کند که از همان دوران ابتدایی به فرزندانمان یاد بدهد که هر قومی برای خودش چه ارزش ها دارد و ضررات اینگونه جوک ساختن ها را گوشزد کند مثال {یک روز یک ترکه /یک روز یک رشتیه ای /یک روز یک لره / یک روز یک اصفهانی/}///{یک روز یک ترکه بود بنام های ستارخان و باقر خان خیلی شجاع بودنند به تنهایی از پس حکومت مرکزی بر امدنند ///یک روز یک رشتیه ای بود نامش میرزا کوچک خان جنگلی بود برای مهار گاو وحشی قدرت دشمنان این کشور تلاش کرد که کسی تو این کشور ادعای ارث نکند ////یک روز یک لره بود اسمش کریم خان زند بود نیک سیرت و پاک و ساده و طرف دار رعیت ////یک روز یکقزوینیه بود اسمش علی اکبر دهخدا بود از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود /////خلاصه ترکه و لره و اصفهانی و رشتیه ای وووتا اینکه یک عده رمز دوستی ما را کشف کردند و قفل دوستی ما را شکستند....حالا ما دیگه برای هم جوک میسازیم و به هم می خندیم و اینجوری شادیم این از فرهنگ ایرانی بدور است که به هم بخندیم /علی اژیر