ای پیامبر رحمت ای رسول مهربانی رفعت کرم شرمنده شدیم از کینه دشمن ولی یا رسول الله ص میدانی که بعد از هزار چهار صد سال که از دمیدن وحی اسلام توسط بهترین و پاک ترین بنده ای خدا میگذرد بار دیگر دنیا دارد ان اسلامی که فرزندت در ظهر عاشورا خود را برای ان فدا کرد که تا ابد اسلام جدش باقی بماند جان تازه ای گرفته و باعث بیداری بشر شده و با همان پیام خود این شد که دشمنان دیگه به تنگ امدن دیگه یارای مقابله با اسلام را ندارند و روز به روز هم یاران مسلمان در جهان بیدار تر میشوند ای پیامبر ص ما پیروان شما میدانیم که در راه هدف در راه برقرای دینت باید خون بدهیم در مقابل شیطانهای که امروز در قالب رزیم صهیونیستی و امریکا و انگلیس خبیس که با تمام قوا می خواهند جلو گیری کنند از بیداری ملتهای مسلمان حاشا چه خیال باطلی اقا جانم شما در زمان پر برکت خود هم کم از این دشمنان نداشتید چه کردنند با شما از شکستن دندان مبارک تا سه سال در شیب ابوطالب ووو ولی نفس های قدسی و ایمان همراه با اخلاص در عمل و وجود مبارک تان باعث پیروز شدن اسلام شد . ولی دشمن همان دشمن و مسلمان هم نه تنها کم نشدن بلکه در چند کشوری که فقط نام مبارک شما باقی مانده بود قیام کردن که قدرت اسلام ناب محمدی ص را میراث گران بهای و جاودان شماست را به ظالمین جهان نشان دهند که الحمدالله موفق هم شدن . دشمن چنان ضربه ای از این اجلاس سران به لطف خدا و دعاهای خیر شما و فرزند بزرگوارتان حضرت مهمدی س به خوبی برگذار شد و دنیا یک بار دیگه دید قدرت اسلام در کشور جمهوری اسلامی ایران و تمامی ملت های به پا خواسته منطقه دید . این رسم دشمنان شماست چه در زمان وجود مبارک حضرتتان چه بعد از ان انقدر ضربه زدنند اما نتوانستند به هدف پلید خود دست پیدا کنند .و بار دیگر قلب ملیون ها مسلمان را خون کردن ولی از انجا که خداوند توسط شما در قران کریم فرمودنند مکرو حیله دشمنان به خودشان بر گرداننده شده .و اینبار هم اتش این توهین .هرچند قلب تمام مسلمانان و بشریت را سوزاند. ولی از انجا که وعده خدا حق مکر ان با جواب دندان شکن و تو دهنی محکمی توسط امت اسلامی خورده که تا حال چنین ندیده بودن . یا رسول الله ص عهد و پیمانی دوباره می بندیم محکم تر که لحظه ای دست از تلاش و کوشش برای جهانی کردن اسلام عزیز بر نداریم . و با پیروی از ولی فقیه خود مقام معظم رهبری که قلب مبارکشان این روزها مال لامال درد محکم و استوار با بصیرت برای بیداری اسلامی و فرا گیر شدن دین اسلام قدم بر داریم .دشمنان ما چنان ضربه خوردن که با این عمل خود مهر تایید نابودی اسراییل و ایادیش را توسط مسلمان و ازادگان جهان زده .و اما در جامعه خودمان هم باید بیشتر از قبل با برخی جریانهایی که باعث کم رنگ شدن اسلام عزیز و خدای نکرده .مثل فراریان اصلاحات که برای لقمه نانی امام زمان عج خود را منکر شوند باید با کسانی که با ساختن حرف های سبک و حتی { ببخشید مرا }شوخی کردن یا جوک ساختن برای امیزهای دینی مان هم هر کس با امر به معروف بر خورد خودش را بکند چون دشمن ما خیلی حساب شده به خیال باطل خود کار می کند . که همیشه هم به لطف پروردگار دعای خیر صاحب مان حضرت حجت عج ش با شکست روبرو میشود . در دوران حیات پر برکت پیامبر گرامی اسلام هم همچین مسائلی بوده اما نه به این شکل . و کوتاهی و سستی ما هم در امر ترویج و شناخت معرفتی دین هم باید از میان بر داشته شود و در هر زمینه ای چه فرهنگی چه اقتضادی / شادی ارواح شهدا امام شهدا صلوات /علی اژِیر
تا امدم با تو خداحافظی کنم . بغضم امان نداد وخدا در گلو شکست . شاید این جمله بی راه نباشد که همه چیز در بستر مدرن بی هویت میشود و شاید در بستر پست مدرن مطمئنا نوشته من هم از جنس فلسفه یا روانشناسی نیست .بلکه تنها معطوف به یک عنوان ساده در زندگی است با عنوان { خدا حافظی }کلمه ساده ای که می تواند در پایان هر چیزی بیاید وگاهی هم نیاید دنیای مدرن همه چیز را بی هویت کرده و خداحافظی هم از ان مستسنی نیست می گویم خداحافظ و نمی دانیم پشت این جمله به ظاهر ساده و به باطن پر معنا چه حرف هایی نهفته و نگفته است در دنیایی که اس ام اس و موبایل همواره در دسترس است و پیام های مجازی مرتب بر روی مانیتور نقش می بنند در عصری که ارتباتاط سریع و سهل است شاید کلمه { خدا حافظ } بی معنا شود و بعضی وقت ها می گویم { فعلا تا بعد}یا به نحو با استیل تر { بای }یا { می بینمت }یا حد اکثر لفظ خدا حافظ را بکار می بریم بی انکه بدانیم معنایش چیست و نمی دانیم چرامی گویمش . شرطی شده ایم که در پایان هر امری این کلمه را تکرار کنیم .می دانید مسله چیست چه کسی تضمین داده که این خداحافظی .اخرین ما نباشد ؟چه کسی سند گذاشته است که ما ان عزیز ان دوست . ان رابط . ان گفتگو.ان حالت ان زمان و.....دوباره تجربه خواهیم کرد؟چه کسی می تواند بگوید این خداحافظی اخرین نباشد؟و مهم تر از همه این خداحافظی .. خداحا فظی اخرباشدمی توان تنها به لفظ موهوم خداحافظ اکتفا کرد ؟جهان قدیم امکانات دیگری داشت .با هر خداحافظی ثانیه ها ممتد میشدند تا نگاها در هم گره بخورند .تا دست ها درهم چفت شود تا تردید رفتن در قدم ها را به تاخیراندازدبا هرخداحافظی زمان متوقف میشد تا نامه ای به دست مان برسد خداحافظی پرازیادبود.خداحافظی.سپردن درپناه حق بود. و معنی ان این بود گرچه ما همدیگر را نمی بینیم حرف زدنمان تمام شده ارتباتمان تمام شده. امااین اتفاق تلخ نیست چون خدا هست می گفتیم خداحافظ من رفتم پس غمگین مباش اما خدا هست { کل شی هالک وجهه}گویی خداست که این انقطاع را پرمی کند . شما حتما تجربه پایان یک ارتباط عاشقانه تجربه از دست دادن یک عزیز تجربه تمام شدن یک گفتگوی خوب و دست داشتنی تجربه انقطاع یک ارتباط تجربه گذشت یک زمان و ....و بیاد می اورید چه تلخی بدی به جانتان نشسته است و چه سکوتی اما وقتی گفتید خداحافظ این تلخی فروکش کرد چون مادامی که خدا هست فقدان کم رنگ میشود . نگذاریم یک سری کلمات از فرهنگ و زندگی روز مرگی ما پاک شود و جای خودش به امثال مثالهای زده بده که نه روح دارد نه ارامش خاطر ولی چقدر زیباست خدا حافظ نگذاریم به همین سادگی که از کلمه عشق شاید بشود شاید هم بی انصافی باشد اما چه سو استفادها که نشد و از این کلمه کجاها که استفاده نمی شود پس با فرهنگ ایرانی اسلامی خود با چیزی که از اعماق وجود خود به ان اعتقاد داریم چرا هر کاری را پایان ندهیم در قدیم تر ها این کلمه خداحافظ حتی موقع دیدارها هم گفت میشد در سلام کردن ها خداحافظ ات باشد هم می گفتند همین بردن نام خالق چقدر ارام بخش است . قدرت این نام را در تاریخ در کتاب ها در داستان های افسانه ای ووو....بارها شنیده اید فضیل ایاض دزد سر گردن بگیری که در حال بالا رفتن از دیوار یا جایش مهم نیست وقتی صدای تلاوت ایات الهی میشنود که می فرماید ایا وقت ان نشده که باز گردید و از اعمال زشت خود توبه کنید و بقیه داستان خوب این کلمه خداحافظ هم روزی چند بار امکان تکرارش است و باور کنیم به همین سادگی میشود اولین قدم اری خوشبحال ان بندهای که خدا لذت عبادت کردن به انها نشان داده کمی پرده حجاب یا نه نوک سوزنی نشان انها داده در جامعه خود ما از ایت الله بهجت بگیر تا انهایی که در قید حیات هستن و گذشتگان چه روایاتی می گویند چه زندگی توام با ارامش خدمت به خلق و در راه علم هم که هر کدام برای خود صاحب نظریه وو هستن و معنی دیگر این کلمه اینکه مرگ از پلک چشم هم نزدیک تر درست امید و خوف و رجا با هم در دنیای امروزی بی پروای همش برای نداشتن ترس از خداست در هر زمینه ای که می خواد باشد شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات / علی اژیر
خداندا چه فرقی است بین کسی که در کنکور سال 64 نفر اول میشود میرود جبهه و شهید میشود و با کسی که همان زمان با خرج دو ملیون تومانی از کشور خارج میشه قاچاقی که فقط سربازی نرود مگر به او که نفر اول کنکور سال 64 شد چه نشان دادی که با ان همه هوش و دعوت نامه بازم همه را میگذارد کنار قدم در راه تو میگذارد ولی اونی که شاید سیکل هم نداشته دو ملیون میدهد که مثلا از مرگ فرار کند چه فرقی بین انها هر دو ادم فرق در چه چیزی یا بهتر درک و فهم ان دو از این دنیا یا خلقت مگر چقدر فرق دارد هر دو بنده تو هستند در صورتی که او داوطلب هم رفت جبهه او هم بود شاید اصلا تقسیم میشد می افتاد تهران یا در همان دوران به قول یکی از بچه ها همه جا شده بود سنگر جز جبهه که سنگر واقعی بود منظورم اینه اره اقا هر چقدر دلت می خواهد بگو بد گویی کن تو خود میدانی که جوانان انقلابی این ملت در هر زمان و مکان چه در جنگ باشند چه بعد جنگ بدنیا امده باشند بازم خد مت به این نظام و ملت لیاقت می خواد حالا حی برای کم رنگ کردن جبهه ها هر سال از ارزش ان بقول خودتان کم کنید اصلا مگه دست من و تو که بخواهیم ارزش بدهیم یا بگیریم خداوند در قران می فرماید قسم به جرقه سم اسب مجاهدان راه خدا از همین جا ارزش جهاد در راه خدا را بفهم به جرقه سم اسب بان مجاهدان راه خدا دارد قسم میدهد اهل ولایتی هم هستی که بارها دیدی مقام معظم رهبری ورزشکاران هر کدام نام شهدا را اوردن خود ایشان تشکر کرده این یعنی چه دیگر تو دنبال چی داری میگردی که هر اتفاقی می خوای بیندازی گردن جنگ البته من یک نظر دارم اینم اینکه نکه نیامدی مثل من لیاقت رفتن به جبهه را نداشتی منم نرفتم ولی دیگه نمیام بی انصافی کنم باید قبول کنیم دوران دفاع مقدس انقلاب اسلامی و کشور عزیزمان را بیمه کرد و همان شد که امام ره فرمودنند که در اینده ممکن است کسانی از روی اگاهی یا ندانسته بگویند پس ثمره این خون ها چه شد یقینن این ها از عوالم غیب بی خبرند و ....... تربت پاک شهیدان ما میشود زیارتگاه عشاق و دلسو ختگان و حرم امن برای جاماندگان درست شد همان اقا کاروان راهیان نور نگاه کن اخه چقدر باید عناد داشته باشی صد سال دیگه هم بگذرد انهایی که به هر علتی خود و خانواده خود را از این امتحان بزرگ الهی دور نگه داشتند از معامله با خدا جا ماندن و حسرت ان را در روز حشر خواهند خورد این پیام امام خمینی ره دیگه از کجا برایت بگم انهای هم که رفتند که بنده خدا ها ادعای ندارند حرفی نمیزنند تازه مظلوم ترین قشرم هستن کمی انصاف هم خوب همه بترسیم از روزی که در مقابل این خون ها باید جواب بدهیم خیلی ادعا داری الان در هر کاری یا مسولیتی که هستی درست باش نکه فقط حی غرغر زدن بابا اگه گرانی برای همه است درست سخت است ولی پس صبر کجا اجر دارد مقاومت یعنی چه کی معنا پیدا می کند این کلمات به خدا دشمن دارد با این کم رنگ کردن ارزش ها قداست این کلمات کم کند ایثار شهادت وو همه قبل از انقلاب هم بود این کلمات ولی بعد از انقلاب اسلامی دفاع مقدس معنای واقعی این کلمات یک بار دیگه برای جهانیان به تصویر کشید دوکوهه بود رزمندگان که فقط جنگ نکردن برای اینکه جنگیده باشند جنگیدن که ارزش های والای انسانی که بعد از عاشورا گم شده بود را دوباره زنده کنند به تصویر بکشند که دنیا بداند مدینه فاضله یک شعار نیست واقعیت اسلام این دین رحمت به اعتراف خود دشمنان که برای شهدا جانبازان ازادگان ما احترام خاصی قائلند البته احتیاج به احترام انها نداریم ولی لاعقل کمی انصاف داشته باش من فقط تو را اینطور دیدم در کشور خودمان هم مردم قدر ارزش های خودشان میدانند بارها شاهد بودیم که مردم برای جانبازان و ازادگان خود و خانوادهای معظم شهدا چه احترامی میگذارند این تویی که ان بغض شیطانی نمیگذارد که بر نفس خود غلبه کنی و از روی عناد و ندانسته چیزی نگی که البته خودت هم میدانی با گفتن من و تو فقط خودمان را از دریای رحمت او دور میکنیم والا الحمدالله انقلاب اسلامی راه خودش پیدا کرده و به سرعت هم پیش میرود ونتیجه اش هم دیگه گفتنی نیست من و تو که در زمان جنگ نرفتیم نکند از این جا هم جا بمانیم همش سرمان به این حرف های شایدم درست باشد ولی در حیط وظایف من و تو نیست خدا نکند به خاطر چهار روز عمر دنیا حرفی بزنیم برای خوش امد گویی ان ور ابی ها اصلا از همه چیز که بگذریم از خودمان که نمی توانیم بگذریم این رسم مردانگی بیایم خود فروشی کنیم به کی شقی ترین دشمنان بشریت / شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات /علی اژیر
به ثانیه های که میگدرد می اندیشم .به انبوه تخلشان که روزها و شب هایم را می سازنند .روزها و شب های که گاهی عمق پوچی شان بد جوری ازارم میدهد به لحظه هایم می اندیشم که هر وقت بالا و پایین شان میکنم ارمان های کهنه و نخ نمایم را می یابم .ارمان های که روزی برایشان به چه اب و اتیشی نزدم و حالا در گوشه دارد خاک می خورد .و من هم همانطور کهنه در گوشه رهایشان کردم به روزهای می اندیشم که هدفم از زنده بودن و نفس کشیدن خیلی فراتر از امروز بود ..این روزها هر چه تارو پود وجودم را می جویم هدفیجز مادیات نمی یابم دلم برای روزهای ارمانی دفاع مقدس تنگ شده برای روزهای زمستانش در خانه های سرد که نفتی برای گرم کردن وجود نداشت اما دعای بعد از نمازمان بجای خرید خانه و ماشین وو ظهور اقا امام زمان عج بود پیروزی اسلام بود و برای تابستان های ان با روزهای گرم ان که به شب میرسید بدون استفاده کردن از وسائل خنک کننده ولی دل هایمان برای پیروزی رزمندگان متحد بود . ان روزها دلتنگی هایمان هم از جنس خدا بود حسرت خوردن هایمان هم از جنس خدا بود نه از باب عقب افتادن از دنیا کی انقدر ما در خانه یا مدرسه یا هر جا صحبت از دولارو یورو سکه وو میکردیم فکرو ذکر همه ایستادن در مقابل دشمن و برداشت قدم در راه رضای خدا و ادا کردن عهد و پیمانی که با امام خوبی ها خمینی ره کبیر بسته بودیم همه چیزمان رنگ داشت ان هم رنگ خدا یادم رانندگان یکی از ادارات بودن برای کمبود حقوق بود یک روز سر کار نرفتن پیر زنی رفت درب ان اداره چند تا النگو داشت در اورد داد به مسول دم درب گفت من اینها را دارم بدین تا بازم مردم کمک کنند خود رانند ها غیرتی تر بودن از این حرف با چشمان اشگ بار امدن سر کار . دلتنگی چیزی است که همه به ان مبتلا شده اند کسانی که جنگ را با وجود دوستان شهیدشان درک کردنند اصلا به دلتنگی زیر پوستی مبتلا شده اند ؟تو چطور ؟اگر رفیقت هم سفرت کسی باشد که در قران وصفش را خوانده بودی .دل کندن از او برایت چه حالی داشت ؟اصلا از او دل که نمی کندی هیچ دست و پای خودت می بستی به او که همه جا همراهش باشی یارش باشی تا ابد در قران در وصفشان اورده ای پیامبر {هرگز گمان مبر انهای که در راه خدا کشته شده اند مرده اند .بلکه انها زنده و نزده خدا روزی داده می شوندانها به خاطر نعمت های که خدا از فضل به ایشان داده خوشحالند و به خاطر کسانی که هنوز به انها ملحق نشده اند شادمانند }اینجاست که می فهمی رفیق جاودانه ات چقدر معرفت دارد رفت بهش اما منتظر تو هم هست خوب این دوری از این دوست ها دلتنگی ندارد یا از نوع دلتنگی امروزی اگر دلتنگ نشوی باید شک کنی به هقلت خدایا دلم از این دست رفاقت ها می خواد به ما هم عطا بفرما ان موقع که از این دوست های شربتی فراوان بود { شهادت سفره باز خدا بود بفرما میزدو ما ناز کردیم }یک دفع میدیدی پنج تا رفیق داری همشان عندربهم یرزقون شدن حالا بگرد تا شاید یکی از انها را پیدا کنی البته امدن تعدای زیادشان ولی سبک بال و فارغ . خداوندا در دل ما در دوستی هایمان همان حال هوای دوران دفاع مقدس حاکم کن بگذار ما هم بهری ببریم الانم همه دوست دارند ان جور رفاقت ها را فقط کمی همت سعی تلاش و عنایت حضرت حق دعای پدر و مادر می خواد هنوز میشه از ان رفاقت ها پیدا کرد فقط دعا کنید خدا لذت ان جور رفاقت ها که همش رنگ خودش داشت به ما ها عطا کند ان موقع دیگر محال به دنبال غیر از ان رفاقت ها کسی برود نه اینکه الان هر که رفیق دارد عیبی دارد نه دعا می کنیم بهتر بشویم رشد کنیم قدرت و درک فهم شناخت راه رضای حق به همه ما عطا کند انشاالله شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات / علی اژیر
روزها و شب ها از پس هم می ایند و میگذرند اما یاد تو همچنان باقی است دوران خوش زندگی با لباس خاکی بسیج دوران خوش بندگی و اوج وارستگی و دوری از تعلغات دنیوی دوران خوش زندگی در سنگرهای عشق همراه با هستی در عبادت خالق روزها و شب های بیاد ماندنی دفاع مقدس یاد سرزمین های بلند عرفان یاد قلل سر به فلک کشیده یاد فکه .یاد مجنون . یاد شلمچه .فاو . قلاویزان . بازی دراز . ان خناقای عشاق . یاد شاخ شمیران و همه جاهایی که محل عروج و وصل عاشق و معشوق محب و محبوب بود بخیر یاد دوران رشد تعالی انسان بخیر دوران خوش با دوست بودن بخیر دورانی که برای من فقط حسرتش مانده اما از ته دلم می گویم هیچ وقت مانند حسن اعلا رحیمی نتوانستم چهار هزار صلوات نذر کنم که شهید بشوم نمی فهمیدم یعنی چی یعنی شجاعتشم نداشتم فقط خدا لیاقتی داده بود بین بهترین های این امت باشم گردان تخریب رزمندگانی که برای عبور دیگران معبر میزدن در میدان مین البته الان هم همان میدان مین است با شکل دیگه ولی ایمان و توکل همان است که باید معبر زد که به لطف خدا و رهبری عزیز بازم میدان مین دشمن را که اقتصادی . فرهنگی هر چه که هست باز کرده و معبر زده خداوندا نکند در این جا هم جا بمانم از دوستان از رفیقانم انهایی که بدون هیچ گونه ادعای مانند ان سالهای دوست داشتنی مهم ترین کارها را انجام میدهند بدون هیاهو که دشمن زبون با ترور و شهید کردن انها فکر باطل میکند هنوز نشناخته امت اسلام را دشمن .و این همان وعده تواست که یاری دهندگا نت را نصرت میدهی . خداوندا نکند این بار هم از این قافله جا بمانیم از این قافله که گمنام بی ادعا مانند همان دوران در جبهه جدیدی که دشمانان نظام مقدسمان درست کردنند بازم جا بمانیم اهای انهایی که حسرت ان سالها را می خورند زمان حال هم هیچ فرقی ندارد ان موقع دشمن رودرو بود الان در لباس دیگه با روش نرم ابزار خودش داره پس میشه الانم شهید همت شهید باکری و شهدای گرانقدری که از تمام هستی خود گذشتن و این راه ادامه دارد این پیمان و عهدی که امت با امام خود بستن تا به الان که مقام معظم رهبری این خلف صالح امام و امت سکان این نظام مقدس را در دست دارند به همان قوت و اقتدار ادامه دارد . گذشته از تمام مسائل و مشکلاتی که کسی منکر ان نیست در جهت رضای حق تعالی قدم برداشتن لذت دارد و خداوند رحمتی بالاتر از انچه به دیگران عطا می کند برای متقین و مخلصین دارد که جز ان دسته هستن که در جامعه حتی راه گذران زندگی برای مومنین راحت تر است کسی که در رابط خود و خدای خود ایمان و عمل صالح را داشته باشد مطمعنا در دنیا هم موفق کسی که اخرت خود را ساخته باشد اول در دنیا درست بندگی کرده که اخرتی را که خداوند وعده ان را به بندگانش داده دارد و این اگر در جامعه نهادینه شود معنویت جمعی دیگه برای گذر از مشکلات راحت تر می توان باشد چون انسان ریشه در افلاک دارد وقتی میگه رسد ادمی بجای که به جز خدا نبیند خوب این رسیدن راهایی دارد که خداوند در قران یا قبل از ان در ادیان قبل توسط پیامبران الهی خود فقط همین را گفت حالا در هر عصر زمان با زبان موقعیت مکانی ولی رسالت همگی پیامبران یکی بود که به اشرف مخلوقات راه و رسم درست زندگی کردن در قالب انچه که خداوند ترسیم کرده را انجام بدهند و واقعا بشود خلیفه ای مخلوقات خدا بر روی زمین برای همین است مومن اصلا یک نورانیت دیگه ای دارد هر چه درجه ایمان و اخلاص بالاتر برود پرده های حجاب کنار رفت و بیشتر از عبادت لذت می برد برای همین دنیا میشود زندان مومن چرا چون او لذت چیزی چشیده که افراد دیگر نچشیدن ولی دنیا پرستان مانند فردی که همش در غبار هست شاید در دنیا راحت باشد با امکانات فراوان که این هم وعده خداست که کسانی که دیگه نخواهد مزد اعمال انها را در ان دنیا حساب کند در این دنیا در رفاه و اسایش کامل نه ارامش اسایش با ارامش فرق دارد البته نه اینکه هر کسی که در رفاه است اینگونه است نه ولی این یک اصل است دیدید کسانی هستن شب و روز در حال دویدن هستن ولی چیزی نمی بینی ولی کسانیم هستن که با کمی کارو تلاش یک زندگی ابرومندانه دارند این همان تدبیر خداو ند است برای افراد مومن متقین مخلصین که خدا نظر خاصی به این افراد دارد و این افراد در جامعه هم بسیار انسانهای خوب و زبان زد خاص و عام هستن اگر در دوران دفاع مقدس توانستیم پیروز بشویم و امام ره در وصیت نامه ای خود از خدای خود می خواهد که او را با شهدا محشور کند برای همین است اجر و جایگاهی که شهدا نزد پروردگار دارند بسیار عظیم تر از ان است که در دنیا بشود برایش مثال زد و هنوز هم می توان و همینطور هم هست شهدای هسته ای را نگاه می کنی در سنگر علم دانش ولی با همان معنویت دوران دفاع مقدس در عرصه اقتصادی هم می توان همین گونه عمل کرد در عرصه رسانه همین طور داریم کم کم به هفته ای دفاع مقدس نزدیک میشویم چه شد امروز صبح شهدا که حاضراند ما هستیم که غایب هستیم یاد و نام شان هم باعث برکت است خداوندا این دفترو کتاب شهادت را همچنان بر روی مشتاق ان باز نگه دار ..امام خمینی ره // شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات / علی اژیر
تا به انجا گفتیم که بعد از ترور اعلام جنگ مسلحانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و درگیری های فراوان بلاخر بنی صدر پس عزل و رو شدن دستش با رجوی و دختر خود که همسر رجوی شده بود با ان وضع زنانه از ایران فرار کرده در عراق بنی صدر طلاق دختر خود را از رجوی گرفت و برای همیشه به مقیم فرانسه شد کار رجوی و هوادارنش گروهک منافقین چه چیزی در عراق کشوری که با ما در حال جنگ بود می توانست باشد جز خیانت به این مرز و بوم ترور کمک به جاسوسان صدام ووو در کثیف ترین کارها شرکت میکردنند هر کاری که کثیف و ضد نظام ما بود و صدامیان در ان و طرح ان می مانندند گروهک منافقین پیش قراول انجام ان کار بود حال جاسوسی اعلام محل انبار مهمات و جاهای سری نظامی و اخبار جبهه ها را مرتب به عراقیها میرسانندند و هیچ کاری از این عمل پست تر نیست که به اب و خاک خود خیانت کنی ان هم حتی به کشده شدن مردم کشور خود رضا باشی فقط برای قدرت و اینکه جای برای خود باز کرده باشند که صدام کمک مالی بکند و به انها جا بدهد جالب تر از همه ای اینها اینکه این گروهکطبق اسناد مستند و نوشتن خاطرات خود افراد ی که توانسته بودن از اردوگاه اشرف فرار کنند و به کشور های مثل هلند یا جاهای دیگه بروند خاطرات خود را نوشتن که اخر عاقبت لبیک گویان به رجوی چه شد از مسائل اخلاقی گذشته و لازم به اشاره کردن نیست ولی بعد از فرار سران منافقین طی چند روز درگیری در تهران و شهرستانها در کل تمام مقر و خانه تیمی انها جمع و افرادشان دستگیر شده و جمهوری اسلامی با رفعت اسلامی اکثر احکام اعدام افرادی را که داده بود یا به حبس ابد برگرداند یا به 15 سال حبس البته نا گفته نماند تعداد یشان هم واقعا گول تبلیغات سران منافقین را خورده و بعد از دستگیری با طی کردن روشنگری ها و دیدن مواضع نظام مقدس از عملکرد خود پشیمان و توبه کرده که ازاد میشدن که این افراد اکثرا در حد نیرو های عادی بودن تا مسول ولی بهر حال بازم خیلی با انها با رفعت اسلامی بر خورد میشد خانم طاهر باقر زاده در کتاب خاطراتش پس از جدا شدن از سازمان نوشته به علت فریب دادن پاسدارها که باعث شهید شدن تعدای از انها و پناه دادن به نیروهای مسلح سازمان به اعدام محکوم شدم ولی به علت داشتن نوزاد 15 ماه اول به حبس ابد بعد به 15 سال بعد مورد عفو نظام قرار گرفتم که سازمان به علت شرایط جنگی توسط عوامل داخلی خود با این نیروها ارتباط برقرار کرده و از انها می خواست که به سازمان در پادگان اشرف در عراق به پیوندند که تعدای از این افراد بازم فریب سازمان را خورده و از مرزها خارج شده و به پادگان اشرف میرفتند و اما سازمان پس از پیوستن این افراد با انها چه برخوردی میکرد محمد رضا اسکندری از اعضای سازمان که پس از ازاد شدن و مورد عف قرار گرفتن به پادگان اشرف رفته که با حمله ای نیروهای امریکای به عراق موفق میشود از انجا پادگان اشرف فرار کرده و به هلند برود در کتاب خاطرات خود نوشته که تا به عراق رسیدیم توسط استخبارات در پادگان دستگیر شده و به زندان استخبارات منتقل شدم دو نفر از ما بیش از پنج سال از عمر خود را در زندان انیت عراق گذراندن و از بیگاری گرفته تا کارهای سخت از انها کشیدن و حتی شکنجه های وحشت ناک داده شده بودن یا اگر زود ازاد میشدی چنان زهر چشمی ازت میگرفتن با تهدید افراد خانواده در ایران یا شکنجه خود ما در انجا که اگر مخالف رهبران سازمان باشی عاقبت این میشود اجازه خواندن هر کتابی اجازه ازدواج کردن با شخص مورد علاقه را حتی نداشتیم سوال کردن در هر موردی ممنوع کوچک ترین بوی می بردن که کسی مخالف است سریع به زندان امنیت عراق منتقل میشد محمد حسین سبحانی که بعد از هشت سال و تمام شدن دوران محکومیتش ازاد شده بود توانسته بود به المان پناهنده شود در کتاب خاطرات خود نوشته اعتراض من به خاطر طلاق اجباری همسرم بود در یکی از نشست های سازمان رجوی گفت زندان داریم خوبشم داریم جنبش های انقلابی افراد خود را اعدام میکنند ان موقع بریدهای مردود اسم دو تا سیلی را گذاشتن شکنجه دوست داشتم دروبینی بود تا فیلم برداری میکردم تا برای رسوایی نجات دهند ه ای خلق نشان جهانیان دهم یا جاهای شکنجه که الان روی بدنم هنوز هست با سگک کمربند چنان وحشیانه میزدن که جایش بعد از گذشت سالها هنوز هم هست قلعه ای الموتی در عراق دائی بزرگ رجوی اعضای سازمان که دیگه با افتادن به دامن امریکا و اسراییل دیگه حتی شعارهای که اول انقلاب در دفاع از خلق و مبارزه با استکبار را هم که میدانند بر عکس شده و به دامن همان ها افتادن بعد از شکست منافقین در عملیات مرصاد یا { فروق جاویدان }رجوی علت شکست را درگیری عاطفی اعضا با خانوداهای خود دانسته برای همین دستور طلاق اجباری را صادر کرده و جدا کردن فرزندان و پدران مادران کودکان به دنیا امده در پادگان اشرف را داده که فرزندان را بدون والدین خود به فرانسه فرستاده و حتی زن و شوهرن ها هم دیگه نباید یک یادگاری از هم داشته باشند این شد موج اعتراض تعدای از اعضای سازمان اقای سبحانی در قسمتی از کتابش از رفتار های دیوانه وار رجوی می نویسد ...عاشورای امسال با بقیه سال ها فر ق داشت در قرارگاه بدیع زادگان محل استقرار مسعود و مریم عضدانلو برگزار شدافراد شرکت کننده توسط نیرهای حفاظتی کنترل شده و بعد بر روی صندلی های خود نشسته چند دقیقه بعد رجوی و مریم از درب پشتی وارد شده و رجوی به سخنرانی پرداخت و به احمد حنیف نژاد که در ردیف جلو بود اشاره کرده یونس {اسم مستعار حنیف نژاد بود }او هم کاغذی از جیبش در اورده و شروع به خواندن نوحه به سبک سنتی کرده و افراد هم عزاداری میکردن که تا کنون در سازمان سابقه نداشت نوحه خوانی و سینه زنی بعد از سینه زنی دوباره رجوی رفت پشت بلند گو و رو به مریم کرده و به افراد حاضر گفت این شعار تکرار کنند در حالی که با انگشت مریم را نشان میداد خطاب به مسولین سازمان گفت همگی بگین { یا سیده نساالعالمین }یعنی ای خانم زن های جهان سپس همه ای افراد یک صدا این شعارو دادند وقتی خان عضدانلو بشود سیده نسالعلمین لابد خود رجوی هم سید رجال العا لمین میشود دیگه کم مانده ادعای خدای هم بکند اعضای جدا شده از سازمان پادگان اشرف را تشبیه به قلعه الموت کرده و رجوی که درست مثل حسن صباح رهبر فرقه اسماعلیه که خود را دائه بزرگ می نامید چنان با جاه طلبی های خود اعضای سازمان را مسخ خود کرده بود که هیچ کس یارای مخالفت با او را نداشت و تنها راه بریدگان خودکشی بود که اعضای سازمان خودشان را می کشدنند این مختصری از سرگذشت سازمان منافقین بود که به مناسبت شهادت های که در قسمت قبل گفتیم ماه پر ترور و حادثه بود برای افرادی که ان دوران یا هنوز به دنیا نیامده بودن یا انقدر کوچک بودن که یادشان نمی یاد منابع 1 کتاب بر ما چه گذشت محمد رضا اسکندری 2 روزهای تاریک بغداد خاطرات محمد حسین سبحانی 3 مرصاد پایانی بر دو ادعا عباس سلیمی نمین کتاب همشهری // این سرگذشت و اخر عاقبت رجوی و هوادارانش که کشتن و خیانت به هم وطن های خود روی تمام رو سیاه های تاریخ سفید کردن // شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات // علی اژیر
در تاریخ معاصر انقلاب با اشکوه اسلامی ایران شهریور ماه ماهی عجیب است پر از نام شهدای ترور انهم بدست منافقین روز اول این ماه سال 1377 شهادت سید اسدالله لاجوردی روز هشتم این ماه سالروز شهادت شهیدان رجایی و باهنر و جمعی از یاران با وفایشان در سال 1360 چهاردهم سالروز شهادت شهید قدوسی در سال 1360 و روز پانزدهم این ماه شهادت دها تن از مردم امت حزب الله در یک بمب گذاری خیابانی در سال 1361بیستم این ماه شهادت دومین شهید محراب ایت الله مدنی سال 1361ووو سازمان منافقین بعد از این همه ترور و ریختن خون افراد بی گناه در پی اعلامیه های خودشان با شادی اظهار داشتن دشمنی از دشمنان ایران و اسلام را کشتیم اما سازمان منافقین هیچ وقت به این سوال مردم پاسخ ندادن مگر اینها چه گناهی داشتن جز خدمت به خلق خدا و چه خیانت و دشمنی به کشور کردن و اصلا بر چه پایه و اساس ملت ایران این شهدای عزیز را خائن و سازمان منافقین را خادم و دلسوز اسلام و ایران بدانند چه معیاری باعث شد که انها خود را بر حق بدانند و این اطلاعیه را بدهند در مقاله زیر سعی کرده هدف و مواضع رهبران سازمان با سند بطور مختصر پرده از خیانت انها بر داریم کدام اسلام ..کدام حکومت ؟سازمان منافقین خلق در سال 1344توسط محمد حنیف نژاد معرف به {ممد نوحه }سعید و محسن و عبدالرضا نیک بین معرف به {عبدی }با هدف مبارزه با رژی م خون خوار پهلوی بنیان نهاد شد اما با وجود گرایشلت بسیار پر رنگ مذهبی در رهبران اولیه سازمان انها اسلام را دینی بدون علم مبارزه دانسته شروع به تدوین جزوات اموزشی کردند اگر چه در انها از ایات و روایت در باب جهاد در اسلام استفاده کردنند ولی مبانی مطالب بر اساس تفکر مارکسیسم و قبول کامل فلسفه ای چپ نوشته شده بود بعد از کشته شدن رهبران اولیه سازمان که همگی توسط مسعود رجوی یکی از اعضای دستگیر شده ان دوران لو رفت بودن انشالله در فرصتی بهتر با اسناد و مدارک کافی در خدمت دوستان هستم /بخشی از اعضا و رهبران جدید به خاطر مطالعه بسیار کتاب های کمونیستی و البته کم بضاعتی شان در کسب علوم دینی و قرانی در سال 1354 بطور کامل تغیر موضع میدهند و رسما اعلام میکنند چون اسلام پاسخگوی نیاز امروز بشر نیست سازمان مجاهدین { منافقین } از این به بعد مارکسیسم را به عنوان ایدئولوژیخود بر می گزیند بعد از این تغیر موضع رهبران حاضر در جامعه چون تقی شهرام خیابانی .. و شروع به حذف فیزیکی و هویتی اعضای میکنند که از عمق وجود با این تغیرات مخالف بودن و از عمق وجود به اسلام اعتقاد داشتند در همان حال در فضای زندان ساواک مسعود رجوی به عنوان رهبر زندانیان سازمان در داخل زندان اعلام میکند برای قطع نشدن کمک های مالی مذهبیون باید تظاهر به اسلام و مسلمانی بکنند تا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رهبران سازمان که می دینند مردم که با رهبری امام خمینی ره به پیروزی رسیدن و هیچ گونه علاقه وو به مارکسیسم ندارند با همان شیوه ظاهر سازی مسلمانی ادامه دادند اما مشگل اینجا بود که به خاطر عدم تقید انها به اجرای احکام مترقی اسلام مردم به انها روی خوش نشان نمی دادند ....اعلام جنگ به مردم کوچه و بازار ..مسعود رجوی همه راها را امتحان کرد ه بوددرست از روز اول انقلاب کاندید نمایندگی مجلس شورای اسلامی شده بود مردم تحویلش نگرفتند و رای نیاورد تعدا د کامل هوادارانش از بهمن 57 به بعد چنان رشدی نداشته بود با اینکه در ازادی کامل بودن برای تبلیغات و عضو گیری بعد از دستگیری محمد رضا سعادتی به جرم جاسوسی برای ک گ ب مردم دیگه بیشتر از سازمان منافقین زده و بد بین شدن ...ادامه دارد /شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات / علی اژیر