سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با خاموش بودن بسیار ، وقار پدیدار شود و با دادن داد دوستان فراوان گردند و با بخشش بزرگى قدر آشکار گردد و با فروتنى نعمت تمام و پایدار ، و با تحمل رنجها سرورى به دست آید و به عدالت کردن دشمن از پا در آید . و با بردبارى برابر بى خرد ، یاران بسیار یابد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

صفحات اختصاصی
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :22
بازدید دیروز :76
کل بازدید :177312
تعداد کل یاداشته ها : 144
103/9/4
6:6 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
علی اژیر[315]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
یا صاحب الزمان (عج) عاشق آسمونی دلنوشته های قاصدک لحظه های آبی مهربانترین لنگه کفش شین مثل شعور upturn یعنی تغییر مطلوب پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار کانون توحید زازران گل رازقی سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani دختر بهار اظهر من الشمس ♫♪زیبـــاے مُرداب،دختر ِ اِحْساسـ ♪ ♫ علی اصغربامری (✿◠‿◠) کــــــــلبه ← اف1 .•°* نظرمن افســـــــــــونگــــر جاده های مه آلود قیدار شهر جد پیامبراسلام عصر پادشاهان سایه مهندس محی الدین اله دادی .عاشق خدا . هم نفس ««««« شب های تهران »»»»» اشک شور پیام حشمتی نشریه حضور نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی رقصی میان میدان مین سیب سبز شوروشعور عشق کانون فرهنگی شهدا ****شهرستان بجنورد**** مشاور به خوبی فکر کن ... نبـ ـ ـ ـض ِ قلـــ م ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی فانوس به دست.... ازتاریکی ها...رهسپاربه سوی نور تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر ثریای کویر ایران سارا احمدی رضویّون - دانش آموختگان دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد .: شهر عشق :. پیامنمای جامع رویاهای خیس اردبیل بهشتی پنهان بوی سیب بود نبود طریق یار ریحانه وبلاگ گروهیِ تَیسیر گیسو کمند حق وباطل تیغی دولبه شهادت به روز مهاجر مطالب جالب ابـــــــــــرار محمدمبین احسانی نیا علمدارمظلوم ستاره سهیل اندیشه های من عاشقتم فلانی یاد نیما * لـحـظــــه هــای بــارانی * خون شهدا دلداده شبستان سربازی در مسیر یکی هست تو قلبم.... برادران شهید هاشمی شهیدشاعری یاور مهدی * پا توی کفش شهدا عشق ترانه ی زندگیم (Loyal) Manna امام زمان ♥Deltangi سیاه مشق های میم.صاد علمدار بصیر بهشت بهشتیان اواز قطره یه دختره تنها پسران علوی دختران فاطمی رونوشت /سرنوشت.زارچ/سرچشمه فضیلت ها/یادداشت های احمد ترابی زارچی خنده بازار جیغ بنفش در ساعت 25 عاشقانه ... و همچنین گزیده ای از اشعار پسانیمایی ستاره طلایی همه هستیم جوان امروزی عمار گروه اینترنتی جرقه داتکو دل خوش ایران مارکت قرار عاشقی نهِ/ دی/ هشتاد و هشت من،منم.من مثل هیچکس نیستم شاخآبه عشق .:شاه تورنیوز-shahtor.ir-شاه تور:.جدید93|عکس جدید93 غزلیات محسن نصیری(هامون) ... یاس ... #LOVE ME# این گونه باشیم... دل نواز *(: دنـیــــای مـــــــن :) * جنبش وبلاگی حمایت از شیعیان مظلوم شهرهاى نُبّل و الزّهراء سوریه ...این نیز بگذرد ... راه کمال تنهایی....... شادِ شاد راهی برای رسیدن لطف رحمان اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما... کنیز مادر طوبای محبت نوری چایی_بیجار xXx عکسدونی xXx نمی دونم بخدا موندم هیئت واژه های باران تینا!!!! مهربانی احساس رویایی سوادکوهی ریکا بچه هیات یا زهرا (س) عرفان وادب خیارج سرای من است منتظران مهدی(عج) مروارید ولایت عمو همه چی دان فرهنگی خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا مهدی یاران حجاب گوهر ناب اجتماعی بهار عشق http://saman1348.blogfa.com/ أنامدیون الحسین ع کیمیای ناب حرفهای یک مسلمان ای دریغااااااااا خاکریز ولایت خودم وخودش ادبیات عدالت جویان نسل بیدار جنبش اینترنتی حمایت از تولید ایران وبلاگ شخصی مرتضی صادقی مرامنامه عشاق ghamzade از جانبازی تا شهادت Ahorayearyaii دیار برف چه زیباست با او بودن مذهبی-سیاسی-فرهنگی عشق پنهان وکیل دادگستری و مشاور حقوقی کوثر ولایت اهنگ جدید زازران سرگرمی برای شما vagte raftan شایگان♥®♥ ایران قدیم مناجات با عشق فهادانــ *کوچه پس کوچه های رفاقت* بیاببین چیه؟ از یک انسان صداقت دیدبان اینترنتی معرکه همون قلقلک فقط من برای تو کسب در آمد آسان از اینترنت هیئت حضرت زهرا(س)شرفویه ME&YOU کهکشان به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید آنتی شیطان راه آسمان Crazy Scientist سه ثانیه سکوت شهدا شرمنده ایم جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده آبی دلان عشق4 حلما قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی وب رسمی روستای تبادکان fazestan راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد عکس متحرک و انیمیشن حیوانات، گیاهان، کودکان، بالن، گوشی، پرندگان نماسازان سحر تبادل لینگ تفریح و سرگرمی ولایت خاطرات دانشجویی وبلاگ خبری تحلیلی مبارز جوان سرو roya مجله شبانه باشگاه خبرنگاران جوان درباره ی رپ و دوست شدن با شما تینا عاشقانه/ترفندسیمکارت/طنز نرگس موسوی به رنگ نیلی سکوت باران دوست خوب قرارمون تو آسمون /*بلند صلوات*\ ورود ممنوع سنگر بندگی دهکده کوچک ما جزتو

تا امدم با تو خداحافظی کنم  .      بغضم امان نداد وخدا در گلو شکست . شاید این جمله بی راه نباشد که همه چیز در بستر مدرن بی هویت میشود و شاید در بستر پست مدرن مطمئنا نوشته من هم از جنس فلسفه یا روانشناسی نیست .بلکه تنها معطوف به یک عنوان ساده در زندگی است با عنوان { خدا حافظی }کلمه ساده ای که می تواند در پایان هر چیزی بیاید وگاهی هم نیاید دنیای مدرن همه چیز را بی هویت کرده و خداحافظی هم از ان مستسنی نیست می گویم خداحافظ و نمی دانیم پشت این جمله به ظاهر ساده و به باطن پر معنا چه حرف هایی نهفته و نگفته است در دنیایی که اس ام اس و موبایل همواره در دسترس است و پیام های مجازی مرتب بر روی مانیتور نقش می بنند در عصری که ارتباتاط سریع و سهل است شاید کلمه { خدا حافظ } بی معنا شود و بعضی وقت ها می گویم { فعلا تا بعد}یا به نحو با استیل تر { بای }یا { می بینمت }یا حد اکثر لفظ خدا حافظ را بکار می بریم بی انکه بدانیم معنایش چیست و نمی دانیم چرامی گویمش . شرطی شده ایم که در پایان هر امری این کلمه را تکرار کنیم .می دانید مسله چیست چه کسی تضمین داده که این خداحافظی .اخرین ما نباشد ؟چه کسی سند گذاشته است که ما ان عزیز ان دوست . ان رابط . ان گفتگو.ان حالت ان زمان و.....دوباره تجربه خواهیم کرد؟چه کسی می تواند بگوید این خداحافظی اخرین نباشد؟و مهم تر از همه این خداحافظی .. خداحا فظی اخرباشدمی توان تنها به لفظ موهوم خداحافظ اکتفا کرد ؟جهان قدیم امکانات دیگری داشت .با هر خداحافظی ثانیه ها ممتد میشدند تا نگاها در هم گره بخورند .تا دست ها درهم چفت شود تا تردید رفتن در قدم ها را به تاخیراندازدبا هرخداحافظی زمان متوقف میشد تا نامه ای به دست مان برسد خداحافظی پرازیادبود.خداحافظی.سپردن درپناه حق بود. و معنی ان این بود گرچه ما همدیگر را نمی بینیم حرف زدنمان تمام شده ارتباتمان تمام شده. امااین اتفاق تلخ نیست چون خدا هست می گفتیم خداحافظ من رفتم پس غمگین مباش اما خدا هست { کل شی هالک وجهه}گویی خداست که این انقطاع را پرمی کند . شما حتما تجربه پایان یک ارتباط عاشقانه تجربه از دست دادن یک عزیز تجربه تمام شدن یک گفتگوی خوب و دست داشتنی تجربه انقطاع یک ارتباط تجربه گذشت یک زمان و ....و بیاد می اورید چه تلخی بدی به جانتان نشسته است و چه سکوتی اما وقتی گفتید خداحافظ این تلخی فروکش کرد چون مادامی که خدا هست فقدان کم رنگ میشود . نگذاریم یک سری کلمات از فرهنگ و زندگی روز مرگی ما پاک شود و جای خودش به امثال مثالهای زده بده که نه روح دارد نه ارامش خاطر ولی چقدر زیباست خدا حافظ نگذاریم به همین سادگی که از کلمه عشق شاید بشود شاید هم بی انصافی باشد اما چه سو استفادها که نشد و از این کلمه کجاها که استفاده نمی شود پس با فرهنگ ایرانی اسلامی خود با چیزی که از اعماق وجود خود به ان اعتقاد داریم چرا هر کاری را پایان ندهیم در قدیم تر ها این کلمه خداحافظ حتی موقع دیدارها هم گفت میشد در سلام کردن ها خداحافظ ات باشد هم می گفتند همین بردن نام خالق چقدر ارام بخش است . قدرت این نام را در تاریخ در کتاب ها در داستان های افسانه ای ووو....بارها شنیده اید فضیل ایاض دزد سر گردن بگیری که در حال بالا رفتن از دیوار یا جایش مهم نیست وقتی صدای تلاوت ایات الهی میشنود که می فرماید ایا وقت ان نشده که باز گردید و از اعمال زشت خود توبه کنید و بقیه داستان خوب این کلمه خداحافظ هم روزی چند بار امکان تکرارش است و باور کنیم به همین سادگی میشود اولین قدم اری خوشبحال ان بندهای که خدا لذت عبادت کردن به انها نشان داده کمی پرده حجاب یا نه نوک سوزنی نشان انها داده در جامعه خود ما از ایت الله بهجت بگیر تا انهایی که در قید حیات هستن و گذشتگان چه روایاتی می گویند چه زندگی توام با ارامش خدمت به خلق و در راه علم هم که هر کدام برای خود صاحب نظریه وو هستن و معنی دیگر این کلمه اینکه مرگ از پلک چشم هم نزدیک تر درست امید و خوف و رجا با هم در دنیای امروزی بی پروای همش برای نداشتن ترس از خداست در هر زمینه ای که می خواد باشد شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات / علی اژیر


91/6/21::: 4:48 ص
نظر()
  
  

خداندا  چه فرقی است بین کسی که در کنکور سال 64 نفر اول میشود میرود جبهه و شهید میشود و با کسی که همان زمان با خرج دو ملیون تومانی از کشور خارج میشه قاچاقی که فقط سربازی نرود مگر به او که نفر اول کنکور سال 64 شد چه نشان دادی که با ان همه هوش و دعوت نامه بازم همه را میگذارد کنار قدم در راه تو میگذارد ولی اونی که شاید سیکل هم نداشته دو ملیون میدهد که مثلا از مرگ فرار کند چه فرقی بین انها هر دو ادم فرق در چه چیزی یا بهتر درک و فهم ان دو از این دنیا یا خلقت مگر چقدر فرق دارد هر دو بنده تو هستند در صورتی که او داوطلب هم رفت جبهه او هم بود شاید اصلا تقسیم میشد می افتاد تهران یا در همان دوران به قول یکی از بچه ها همه جا شده بود سنگر جز جبهه که سنگر واقعی بود منظورم اینه اره اقا هر چقدر دلت می خواهد بگو بد گویی کن تو خود میدانی که جوانان انقلابی این ملت در هر زمان و مکان چه در جنگ باشند چه بعد جنگ بدنیا امده باشند بازم خد مت به این نظام و ملت لیاقت می خواد حالا حی برای کم رنگ کردن جبهه ها هر سال از ارزش ان بقول خودتان کم کنید اصلا مگه دست من و تو که بخواهیم ارزش بدهیم یا بگیریم خداوند در قران می فرماید قسم به جرقه سم اسب مجاهدان راه خدا از همین جا ارزش جهاد در راه خدا را بفهم به جرقه سم اسب بان  مجاهدان راه خدا دارد قسم میدهد اهل ولایتی هم هستی که بارها دیدی مقام معظم رهبری ورزشکاران هر کدام نام شهدا را اوردن خود ایشان تشکر کرده این یعنی چه دیگر تو دنبال چی داری میگردی که هر اتفاقی می خوای بیندازی گردن جنگ البته من یک نظر دارم اینم اینکه نکه نیامدی مثل من لیاقت رفتن به جبهه را نداشتی منم نرفتم ولی دیگه نمیام بی انصافی کنم باید قبول کنیم دوران دفاع مقدس انقلاب اسلامی و کشور عزیزمان را بیمه کرد و همان شد که امام ره فرمودنند که در اینده ممکن است کسانی از روی اگاهی یا ندانسته  بگویند پس ثمره این خون ها چه شد یقینن این ها از عوالم غیب بی خبرند و ....... تربت پاک شهیدان ما میشود زیارتگاه عشاق و دلسو ختگان و حرم امن برای جاماندگان درست شد همان اقا کاروان راهیان نور نگاه کن اخه چقدر باید عناد داشته باشی صد سال دیگه هم بگذرد انهایی که به هر علتی خود و خانواده خود را از این امتحان بزرگ الهی دور نگه داشتند از معامله با خدا جا ماندن و حسرت ان را در روز حشر خواهند خورد این پیام امام خمینی ره دیگه از کجا برایت بگم انهای هم که رفتند که بنده خدا ها ادعای ندارند حرفی نمیزنند تازه مظلوم ترین قشرم هستن کمی انصاف هم خوب  همه بترسیم از روزی که در مقابل این خون ها باید جواب بدهیم خیلی ادعا داری الان در هر کاری یا مسولیتی که هستی درست باش نکه فقط حی غرغر زدن بابا اگه گرانی برای همه است درست سخت است ولی پس صبر کجا اجر دارد مقاومت یعنی چه کی معنا پیدا می کند این کلمات به خدا دشمن دارد با این کم رنگ کردن ارزش ها قداست این کلمات کم کند ایثار شهادت وو همه قبل از انقلاب هم بود این کلمات ولی بعد از انقلاب اسلامی دفاع مقدس معنای واقعی این کلمات یک بار دیگه برای جهانیان به تصویر کشید دوکوهه بود رزمندگان که فقط جنگ نکردن برای اینکه جنگیده باشند جنگیدن که ارزش های والای انسانی که بعد از عاشورا گم شده بود را دوباره زنده کنند  به تصویر بکشند که دنیا بداند مدینه فاضله یک شعار نیست واقعیت اسلام این دین رحمت به اعتراف خود دشمنان که برای شهدا جانبازان ازادگان ما احترام خاصی قائلند البته احتیاج به احترام انها نداریم ولی لاعقل کمی انصاف داشته باش من فقط تو را اینطور دیدم در کشور خودمان هم مردم قدر ارزش های خودشان میدانند بارها شاهد بودیم که مردم برای جانبازان و ازادگان خود و خانوادهای معظم شهدا چه احترامی میگذارند این تویی که ان بغض شیطانی نمیگذارد که بر نفس خود غلبه کنی و از روی عناد و ندانسته چیزی نگی که البته خودت هم میدانی با گفتن من و تو فقط خودمان را از دریای رحمت او دور میکنیم والا الحمدالله انقلاب اسلامی راه خودش پیدا کرده و به سرعت هم پیش میرود ونتیجه اش هم دیگه گفتنی نیست من و تو که در زمان جنگ نرفتیم نکند از این جا هم جا بمانیم همش سرمان به این حرف های شایدم درست باشد ولی در حیط وظایف من و تو نیست خدا نکند به خاطر چهار روز عمر دنیا حرفی بزنیم برای خوش امد گویی ان ور ابی ها اصلا از همه چیز که بگذریم از خودمان که نمی توانیم بگذریم این رسم مردانگی بیایم خود فروشی کنیم به کی شقی ترین دشمنان بشریت / شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات /علی اژیر


  
  

به ثانیه های که میگدرد می اندیشم .به انبوه تخلشان که روزها و شب هایم را می سازنند .روزها و شب های که گاهی عمق پوچی شان بد جوری ازارم میدهد به لحظه هایم می اندیشم که هر وقت بالا و پایین شان میکنم ارمان های کهنه و نخ نمایم را می یابم .ارمان های که روزی برایشان به چه اب و اتیشی نزدم و حالا در گوشه دارد خاک می خورد .و من هم همانطور کهنه در گوشه رهایشان کردم به روزهای می اندیشم که هدفم از زنده بودن و نفس کشیدن خیلی فراتر از امروز بود ..این روزها هر چه تارو پود وجودم را می جویم هدفیجز مادیات نمی یابم دلم برای روزهای ارمانی دفاع مقدس تنگ شده برای روزهای زمستانش در خانه های سرد که نفتی برای گرم کردن وجود نداشت اما دعای بعد از نمازمان بجای خرید خانه و ماشین وو ظهور اقا امام زمان عج بود پیروزی اسلام بود و برای تابستان های ان با روزهای گرم ان که به شب میرسید بدون استفاده کردن از وسائل خنک کننده ولی دل هایمان برای پیروزی رزمندگان متحد بود . ان روزها دلتنگی هایمان هم از جنس خدا بود حسرت خوردن هایمان هم از جنس خدا بود نه از باب عقب افتادن از دنیا کی انقدر ما در خانه یا مدرسه یا هر جا صحبت از دولارو یورو سکه وو میکردیم فکرو ذکر همه ایستادن در مقابل دشمن و برداشت قدم در راه رضای خدا و ادا کردن عهد و پیمانی که با امام خوبی ها خمینی ره کبیر بسته بودیم همه چیزمان رنگ داشت ان هم رنگ خدا یادم رانندگان یکی از ادارات بودن برای کمبود حقوق بود یک روز سر کار نرفتن پیر زنی رفت درب ان اداره چند تا النگو داشت در اورد داد به مسول دم درب گفت من اینها را دارم بدین تا بازم مردم کمک کنند خود رانند ها غیرتی تر بودن از این حرف با چشمان اشگ بار امدن سر کار . دلتنگی چیزی است که همه به ان مبتلا شده اند کسانی که جنگ را با وجود دوستان شهیدشان درک کردنند اصلا به دلتنگی زیر پوستی مبتلا شده اند ؟تو چطور ؟اگر رفیقت هم سفرت کسی باشد که در قران وصفش را خوانده بودی .دل کندن از او برایت چه حالی داشت ؟اصلا از او دل که نمی کندی هیچ دست و پای خودت می بستی به او که همه جا همراهش باشی یارش باشی تا ابد در قران در وصفشان اورده ای پیامبر {هرگز گمان مبر انهای که در راه خدا کشته شده اند مرده اند .بلکه انها زنده و نزده خدا روزی داده می شوندانها به خاطر نعمت های که خدا از فضل به ایشان داده خوشحالند و به خاطر کسانی که هنوز به انها ملحق نشده اند شادمانند }اینجاست که می فهمی رفیق جاودانه ات چقدر معرفت دارد رفت بهش اما منتظر تو هم هست خوب این دوری از این دوست ها دلتنگی ندارد یا از نوع دلتنگی امروزی اگر دلتنگ نشوی باید شک کنی به هقلت خدایا دلم از این دست رفاقت ها می خواد به ما هم عطا بفرما ان موقع که از این دوست های شربتی فراوان بود { شهادت سفره باز خدا بود      بفرما میزدو ما ناز کردیم }یک دفع میدیدی پنج تا رفیق داری همشان عندربهم یرزقون شدن حالا بگرد تا شاید یکی از انها را پیدا کنی البته امدن تعدای زیادشان ولی سبک بال و فارغ . خداوندا در دل ما در دوستی هایمان همان حال هوای دوران دفاع مقدس حاکم کن بگذار ما هم بهری ببریم الانم همه دوست دارند ان جور رفاقت ها را فقط کمی همت سعی تلاش و عنایت حضرت حق دعای پدر و مادر می خواد هنوز میشه از ان رفاقت ها پیدا کرد فقط دعا کنید خدا لذت ان جور رفاقت ها که همش رنگ خودش داشت به ما ها عطا کند ان موقع دیگر محال به دنبال غیر از ان رفاقت ها کسی برود نه اینکه الان هر که رفیق دارد عیبی دارد نه دعا می کنیم بهتر بشویم رشد کنیم قدرت و درک فهم شناخت راه رضای حق به همه ما عطا کند انشاالله شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات / علی اژیر


91/6/17::: 6:33 ص
نظر()
  
  

روزها و شب ها از پس هم می ایند و میگذرند اما یاد تو همچنان باقی است دوران خوش زندگی با لباس خاکی بسیج دوران خوش بندگی و اوج وارستگی و دوری از تعلغات دنیوی دوران خوش زندگی در سنگرهای عشق همراه با هستی در عبادت خالق روزها و شب های بیاد ماندنی دفاع مقدس یاد سرزمین های بلند عرفان یاد قلل سر به فلک کشیده یاد فکه .یاد مجنون . یاد شلمچه .فاو . قلاویزان . بازی دراز . ان خناقای عشاق . یاد شاخ شمیران و همه جاهایی که محل عروج و وصل عاشق و معشوق محب و محبوب بود بخیر یاد دوران رشد تعالی انسان بخیر دوران خوش با دوست بودن بخیر دورانی که برای من فقط حسرتش مانده اما از ته دلم می گویم هیچ وقت مانند حسن اعلا رحیمی نتوانستم چهار هزار صلوات نذر کنم که شهید بشوم  نمی فهمیدم یعنی چی یعنی شجاعتشم نداشتم فقط خدا لیاقتی داده بود بین بهترین های این امت باشم گردان تخریب رزمندگانی که برای عبور دیگران معبر میزدن در میدان مین البته الان هم همان میدان مین است با شکل دیگه ولی ایمان و توکل همان است که باید معبر زد که به لطف خدا و رهبری عزیز بازم میدان مین دشمن را که اقتصادی . فرهنگی هر چه که هست باز کرده و معبر زده خداوندا نکند در این جا هم جا بمانم از دوستان از رفیقانم انهایی که بدون هیچ گونه ادعای مانند ان سالهای دوست داشتنی مهم ترین کارها را انجام میدهند بدون هیاهو که دشمن زبون با ترور و شهید کردن انها فکر باطل میکند هنوز نشناخته امت اسلام را دشمن .و این همان وعده تواست که یاری دهندگا نت را نصرت میدهی . خداوندا نکند این بار هم از این قافله جا بمانیم از این قافله که گمنام بی ادعا مانند همان دوران در جبهه جدیدی که دشمانان نظام مقدسمان درست کردنند بازم جا بمانیم اهای انهایی که حسرت ان سالها را می خورند زمان حال هم هیچ فرقی ندارد ان موقع دشمن رودرو بود الان در لباس دیگه با روش نرم ابزار خودش داره پس میشه الانم شهید همت شهید باکری و شهدای گرانقدری که از تمام هستی خود گذشتن و این راه ادامه دارد این پیمان و عهدی که امت با امام خود بستن تا به الان که مقام معظم رهبری این خلف صالح امام و امت سکان این نظام مقدس را در دست دارند به همان قوت و اقتدار ادامه دارد . گذشته از تمام مسائل و مشکلاتی که کسی منکر ان نیست در جهت رضای حق تعالی قدم برداشتن لذت دارد و خداوند رحمتی بالاتر از انچه به دیگران عطا می کند برای متقین و مخلصین دارد که جز ان دسته هستن که در جامعه حتی راه گذران زندگی برای مومنین راحت تر است کسی که در رابط خود و خدای خود ایمان و عمل صالح را داشته باشد مطمعنا در دنیا هم موفق کسی که اخرت خود را ساخته باشد اول در دنیا درست بندگی کرده که اخرتی را که خداوند وعده ان را به بندگانش داده دارد و این اگر در جامعه نهادینه شود معنویت جمعی دیگه برای گذر از مشکلات راحت تر می توان باشد چون انسان ریشه در افلاک دارد وقتی میگه رسد ادمی بجای که به جز خدا نبیند خوب این رسیدن راهایی دارد که خداوند در قران یا قبل از ان در ادیان قبل توسط پیامبران الهی خود فقط همین را گفت حالا در هر عصر زمان با زبان موقعیت مکانی ولی رسالت همگی پیامبران یکی بود که به اشرف مخلوقات راه و رسم درست زندگی کردن در قالب انچه که خداوند ترسیم کرده را انجام بدهند و واقعا بشود خلیفه ای مخلوقات خدا بر روی زمین برای همین است مومن اصلا یک نورانیت دیگه ای دارد هر چه درجه ایمان و اخلاص بالاتر برود پرده های حجاب کنار رفت و بیشتر از عبادت لذت می برد برای همین دنیا میشود زندان مومن چرا چون او لذت چیزی چشیده که افراد دیگر نچشیدن ولی دنیا پرستان مانند فردی که همش در  غبار  هست شاید در دنیا راحت باشد با امکانات فراوان که این هم وعده خداست که کسانی که دیگه نخواهد مزد اعمال انها را در ان دنیا حساب کند در این دنیا در رفاه و اسایش کامل نه ارامش اسایش با ارامش فرق دارد البته نه اینکه هر کسی که در رفاه است اینگونه است نه ولی این یک اصل است دیدید کسانی هستن شب و روز در حال دویدن هستن ولی چیزی نمی بینی ولی کسانیم هستن که با کمی کارو تلاش یک زندگی ابرومندانه دارند این همان تدبیر خداو ند است برای افراد مومن متقین مخلصین که خدا نظر خاصی به این افراد دارد و این افراد در جامعه هم بسیار انسانهای خوب و زبان زد خاص و عام هستن اگر در دوران دفاع مقدس توانستیم پیروز بشویم و امام ره در وصیت نامه ای خود از خدای خود می خواهد که او را با شهدا محشور کند برای همین است اجر و جایگاهی که شهدا نزد پروردگار دارند بسیار عظیم تر از ان است که در دنیا بشود برایش مثال زد و هنوز هم می توان و همینطور هم هست شهدای هسته ای را نگاه می کنی در سنگر علم دانش ولی با همان معنویت دوران دفاع مقدس در عرصه اقتصادی هم می توان همین گونه عمل کرد در عرصه رسانه همین طور داریم کم کم به هفته ای دفاع مقدس نزدیک میشویم چه شد امروز صبح شهدا که حاضراند ما هستیم که غایب هستیم یاد و نام شان هم باعث برکت است خداوندا این دفترو کتاب شهادت را همچنان بر روی مشتاق ان باز نگه دار ..امام خمینی ره // شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات / علی اژیر


91/6/14::: 9:44 ص
نظر()
  
  

تا به انجا گفتیم که بعد از ترور اعلام جنگ مسلحانه علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و درگیری های فراوان بلاخر بنی صدر پس عزل و رو شدن دستش با رجوی و دختر خود که همسر رجوی شده بود با ان وضع زنانه از ایران فرار کرده در عراق بنی صدر طلاق دختر خود را از رجوی گرفت و برای همیشه به مقیم فرانسه شد کار رجوی و هوادارنش گروهک منافقین چه چیزی در عراق کشوری که با ما در حال جنگ بود می توانست باشد جز خیانت به این مرز و بوم ترور کمک به جاسوسان صدام ووو در کثیف ترین کارها شرکت میکردنند هر کاری که کثیف و   ضد نظام ما بود و صدامیان در ان و طرح ان می مانندند گروهک منافقین پیش قراول انجام ان کار بود حال جاسوسی اعلام محل انبار مهمات و جاهای سری نظامی و اخبار جبهه ها را مرتب به عراقیها میرسانندند و هیچ کاری از این عمل پست تر نیست که به اب و خاک خود خیانت کنی ان هم حتی به کشده شدن مردم کشور خود رضا باشی فقط برای قدرت و اینکه جای برای خود باز کرده باشند که صدام کمک مالی بکند و به انها جا بدهد جالب تر از همه ای اینها اینکه این گروهکطبق اسناد مستند و نوشتن خاطرات خود افراد ی که توانسته بودن از اردوگاه اشرف فرار کنند و به کشور های مثل هلند یا جاهای دیگه بروند خاطرات خود را نوشتن که اخر عاقبت لبیک گویان به رجوی چه شد از مسائل اخلاقی گذشته و لازم به اشاره کردن نیست ولی بعد از فرار سران منافقین طی چند روز درگیری در تهران و شهرستانها در کل تمام مقر و خانه تیمی انها جمع و افرادشان دستگیر شده و جمهوری اسلامی با رفعت اسلامی اکثر احکام اعدام افرادی را که داده بود یا به حبس ابد برگرداند یا به 15 سال حبس البته نا گفته نماند تعداد یشان هم واقعا گول تبلیغات سران منافقین را خورده و بعد از دستگیری با طی کردن روشنگری ها و دیدن مواضع نظام مقدس از عملکرد خود پشیمان و توبه کرده که ازاد میشدن که این افراد اکثرا در حد نیرو های عادی بودن تا مسول ولی بهر حال بازم خیلی با انها با رفعت اسلامی بر خورد میشد خانم طاهر باقر زاده در کتاب خاطراتش پس از جدا شدن از سازمان نوشته به علت فریب دادن پاسدارها که باعث شهید شدن تعدای از انها و پناه دادن به نیروهای مسلح سازمان به اعدام محکوم شدم ولی به علت داشتن نوزاد 15 ماه اول به حبس ابد بعد به 15 سال بعد مورد عفو نظام قرار گرفتم که سازمان به علت شرایط جنگی توسط عوامل داخلی خود با این نیروها ارتباط برقرار کرده و از انها می خواست که به سازمان در پادگان اشرف در عراق به پیوندند که تعدای از این افراد بازم فریب سازمان را خورده و از مرزها خارج شده و به پادگان اشرف میرفتند و اما سازمان پس از پیوستن این افراد با انها چه برخوردی میکرد محمد رضا اسکندری از اعضای سازمان که پس از ازاد شدن و مورد عف قرار گرفتن به پادگان اشرف رفته که با حمله ای نیروهای امریکای به عراق موفق میشود از انجا پادگان اشرف فرار کرده و به هلند برود در کتاب خاطرات خود نوشته که تا به عراق رسیدیم توسط استخبارات در پادگان دستگیر شده و به زندان استخبارات منتقل شدم دو نفر از ما بیش از پنج سال از عمر خود را در زندان انیت عراق گذراندن و از بیگاری گرفته تا کارهای سخت از انها کشیدن و حتی شکنجه های وحشت ناک داده شده بودن یا اگر زود ازاد میشدی چنان زهر چشمی ازت میگرفتن با تهدید افراد خانواده در ایران یا شکنجه خود ما در انجا که اگر مخالف رهبران سازمان باشی عاقبت این میشود اجازه خواندن هر کتابی اجازه ازدواج کردن با شخص مورد علاقه را حتی نداشتیم سوال کردن در هر موردی ممنوع کوچک ترین بوی می بردن که کسی مخالف است سریع به زندان امنیت عراق منتقل میشد محمد حسین سبحانی که بعد از هشت سال و تمام شدن دوران محکومیتش ازاد شده بود توانسته بود به المان پناهنده شود در کتاب خاطرات خود نوشته اعتراض من به خاطر طلاق اجباری همسرم بود در یکی از نشست های سازمان رجوی گفت زندان داریم خوبشم داریم جنبش های انقلابی افراد خود را اعدام میکنند ان موقع بریدهای مردود اسم دو تا سیلی را گذاشتن شکنجه دوست داشتم دروبینی بود تا فیلم برداری میکردم تا برای رسوایی نجات دهند ه ای خلق نشان جهانیان دهم یا جاهای شکنجه که الان روی بدنم هنوز هست با سگک کمربند چنان وحشیانه میزدن که جایش بعد از گذشت سالها هنوز هم هست قلعه ای الموتی در عراق دائی  بزرگ رجوی  اعضای سازمان که دیگه با افتادن به دامن امریکا و اسراییل دیگه حتی شعارهای که اول انقلاب در دفاع از خلق و مبارزه با استکبار را هم که میدانند بر عکس شده و به دامن همان ها افتادن بعد از شکست منافقین در عملیات مرصاد یا { فروق جاویدان }رجوی علت شکست را درگیری عاطفی اعضا با خانوداهای خود دانسته برای همین دستور طلاق اجباری را صادر کرده و جدا کردن فرزندان و پدران مادران کودکان به دنیا امده در پادگان اشرف را داده که فرزندان را بدون والدین خود به فرانسه فرستاده و حتی زن و شوهرن ها هم دیگه نباید یک یادگاری از هم داشته باشند این شد موج اعتراض تعدای از اعضای سازمان اقای سبحانی در قسمتی از کتابش از رفتار های دیوانه وار رجوی می نویسد ...عاشورای امسال با بقیه سال ها فر ق داشت در قرارگاه بدیع زادگان محل استقرار مسعود و مریم عضدانلو برگزار شدافراد شرکت کننده توسط نیرهای حفاظتی کنترل شده و بعد بر روی صندلی های خود نشسته چند دقیقه بعد رجوی و مریم از درب پشتی وارد شده و رجوی به سخنرانی پرداخت و به احمد حنیف نژاد که در ردیف جلو بود اشاره کرده یونس {اسم مستعار حنیف نژاد بود }او هم کاغذی از جیبش در اورده و شروع به خواندن نوحه به سبک سنتی کرده و افراد هم عزاداری میکردن که تا کنون در سازمان سابقه نداشت نوحه خوانی و سینه زنی بعد از سینه زنی دوباره رجوی رفت پشت بلند گو و رو به مریم کرده و به افراد حاضر گفت این شعار تکرار کنند در حالی که با انگشت مریم را نشان میداد خطاب به مسولین سازمان گفت همگی بگین { یا سیده نساالعالمین }یعنی ای خانم زن های جهان سپس همه ای افراد یک صدا  این شعارو دادند وقتی خان عضدانلو بشود سیده نسالعلمین لابد خود رجوی هم سید رجال العا لمین میشود دیگه کم مانده ادعای خدای هم بکند اعضای جدا شده از سازمان پادگان اشرف را تشبیه به قلعه الموت کرده و رجوی که درست مثل حسن صباح رهبر فرقه اسماعلیه که خود را دائه بزرگ می نامید چنان با جاه طلبی های خود اعضای سازمان را مسخ خود کرده بود که هیچ کس یارای مخالفت با او را نداشت و تنها راه بریدگان خودکشی بود که اعضای سازمان خودشان را می کشدنند این مختصری از سرگذشت سازمان منافقین بود که به مناسبت شهادت های که در قسمت قبل گفتیم ماه پر ترور و حادثه بود برای افرادی که ان دوران یا هنوز به دنیا نیامده بودن یا انقدر کوچک بودن که یادشان نمی یاد منابع 1 کتاب بر ما چه گذشت محمد رضا اسکندری 2 روزهای تاریک بغداد خاطرات محمد حسین سبحانی 3 مرصاد پایانی بر دو ادعا عباس سلیمی نمین کتاب همشهری // این سرگذشت و اخر عاقبت رجوی و هوادارانش که کشتن و خیانت به هم وطن های خود روی تمام رو سیاه های تاریخ سفید کردن // شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات // علی اژیر


91/6/12::: 5:56 ص
نظر()
  
  

در تاریخ معاصر انقلاب با اشکوه اسلامی ایران شهریور ماه ماهی عجیب است پر از نام شهدای ترور انهم بدست منافقین روز اول این ماه سال 1377 شهادت سید اسدالله لاجوردی روز هشتم این ماه سالروز شهادت شهیدان رجایی و باهنر و جمعی از یاران با وفایشان در سال 1360 چهاردهم سالروز شهادت شهید قدوسی در سال 1360 و روز پانزدهم این ماه شهادت دها تن از مردم امت  حزب الله در یک بمب گذاری خیابانی در سال 1361بیستم این ماه شهادت دومین شهید محراب ایت الله مدنی سال 1361ووو سازمان منافقین بعد از این همه ترور و ریختن خون افراد بی گناه در پی اعلامیه های خودشان  با شادی اظهار داشتن دشمنی از دشمنان ایران و اسلام را کشتیم اما سازمان منافقین هیچ وقت به این سوال مردم پاسخ ندادن مگر اینها چه گناهی داشتن جز خدمت به خلق خدا و چه خیانت و دشمنی به کشور کردن و اصلا بر چه پایه و اساس ملت ایران این شهدای عزیز را خائن و سازمان منافقین را خادم و دلسوز اسلام و ایران بدانند چه معیاری باعث شد که انها خود را بر حق بدانند و این اطلاعیه را بدهند در مقاله زیر سعی کرده هدف و مواضع رهبران سازمان با سند بطور مختصر پرده از خیانت انها بر داریم کدام اسلام ..کدام حکومت ؟سازمان منافقین خلق در سال 1344توسط محمد حنیف نژاد معرف به {ممد نوحه }سعید و محسن و عبدالرضا نیک بین معرف به {عبدی }با هدف مبارزه با رژی  م خون خوار پهلوی بنیان نهاد شد اما با وجود گرایشلت بسیار پر رنگ مذهبی در رهبران اولیه سازمان انها اسلام را دینی بدون علم مبارزه دانسته شروع به تدوین جزوات اموزشی کردند اگر چه در انها از ایات و روایت در باب جهاد در اسلام استفاده کردنند ولی مبانی مطالب بر اساس تفکر مارکسیسم و قبول کامل فلسفه ای چپ نوشته شده بود بعد از کشته شدن رهبران اولیه سازمان که همگی توسط مسعود رجوی یکی از اعضای دستگیر شده ان دوران لو رفت بودن انشالله در فرصتی بهتر با اسناد و مدارک کافی در خدمت دوستان هستم /بخشی از اعضا و رهبران جدید به خاطر مطالعه بسیار کتاب های کمونیستی و البته کم بضاعتی شان در کسب علوم دینی و قرانی در سال 1354 بطور کامل تغیر موضع میدهند و رسما اعلام میکنند چون اسلام  پاسخگوی نیاز امروز بشر نیست سازمان مجاهدین { منافقین } از این به بعد مارکسیسم را به عنوان ایدئولوژیخود بر می گزیند بعد از این تغیر موضع رهبران حاضر در جامعه چون تقی شهرام خیابانی .. و شروع به حذف فیزیکی و هویتی اعضای میکنند که از عمق وجود با این تغیرات مخالف بودن و از عمق وجود به اسلام اعتقاد داشتند در همان حال در فضای زندان ساواک مسعود رجوی به عنوان رهبر زندانیان سازمان در داخل زندان اعلام میکند برای قطع نشدن کمک های مالی مذهبیون باید تظاهر به اسلام و مسلمانی بکنند تا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رهبران سازمان که می دینند مردم که با رهبری امام خمینی ره به پیروزی رسیدن و هیچ گونه علاقه وو به مارکسیسم ندارند با همان شیوه ظاهر سازی مسلمانی ادامه دادند اما مشگل اینجا بود که به خاطر عدم تقید انها به اجرای احکام مترقی اسلام مردم به انها روی خوش نشان نمی دادند ....اعلام جنگ به مردم کوچه و بازار ..مسعود رجوی همه راها را امتحان کرد ه بوددرست از روز اول انقلاب کاندید نمایندگی مجلس شورای اسلامی شده بود مردم تحویلش نگرفتند و رای نیاورد تعدا د کامل هوادارانش از بهمن 57 به بعد چنان رشدی نداشته بود با اینکه در ازادی کامل بودن برای تبلیغات و عضو گیری بعد از دستگیری محمد رضا سعادتی به جرم جاسوسی برای ک گ ب مردم دیگه بیشتر از سازمان منافقین زده و بد بین شدن ...ادامه دارد /شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات / علی اژیر


91/6/10::: 8:24 ص
نظر()
  
  

بعد از انکه شیطان از سجده بر ادم سرپیچی کردو از بهشت به بیرون رانده شد گفت .پروردگارا حالا که مرا از بهشت بیرون رانده و از رحمت خود دور کرده ای عباداتی که من انجام داده ام چه میشود ؟هزاران سال عبادت کرده ام که فقطچهار هزار سال ان را به دو رکعت نماز گذرانده ام ؟علاوه بر ان خودت گفتی عمل عمل کنندگان را ضایع نمی کنم {س ال عمران ایه 195}خطاب رسید از جانب خداوند که ای ملعون عمل هیچ کس نزد من ضایع نمی گردد ولی کسی که قابلیت نداشته باشد که پاداشت کار او را در اخرت به او بدهم در دنیا هر چه بخواهد به او بدهم . میدهم .شیطان گفت من هم مزد عمل خود را در دنیا از تو طلب میکنم چون من به واسطه ای ادم جهنمی شده ام حاجات خود را در باره ای ادم و فرزندان او قرار میدهم .در اینجا خطاب رسید به شیطان که حاجات تو هر چه هست بگو تا به تو ببخشم .که شیطان گفت ای خداوند قهار من در برابر عبادات خود از تو 7 حاجت و خواسته دارم انها را برای من براورده کن ...درخواست اول ..درخواست اول من این است که اجازه دهی من تا روز قیامت زنده باشم و مرگ به سراغ من نیاید ؟..خداوند در جواب این خواسته ای شیطان فرمود اگر می خواهی از صدمه ای مرگ و جان کندن نجات یابی یا اینکه شربت ناگوار مرگ را نچشی ممکن نیست زیرا اراده من بر ان است که هر کس که به دنیا اید باید مزه مرگ را بچشد و اگر کسی در دنیا مرگ به سراغش نیاید در اخرت هم مرگ وجود ندارد زیرا در قیامت همه ای فرشتگان جن و انس زنده میشوند مومنان در ناز نعمت در بهشت و مشرکان در اتش و عذاب در جهنم {در قران کریم هم فرمده }چون نجات از مرگ وجود ندارد تو را مهلت می دهم تا روزی که معلوم است زنده نگه میدارم {س حجر ایه 37-35 }شیطان چون مردود گشت گفت خداوندا مرا تا روز قیامت مهلت بده و خداوند فرمود اری تو را مهلت خواهد بود تا روز و وقت معین که معلوم نیست ...در خواست دوم شیطان ...شیطان به پرودرگار گفت از تو می خواهم که در مقابل فرزندان ادم هر یک فرزند ادم به من دو فرزند عطا کنی که من بتوانم انها را فریب دهم ..در روایت امده که در مقابل به دنیا امدن یک فرزند ادم دو شیطان برای او متولد میشود...درخواست سوم ...شیطان گفت پروردگارا از تو می خواهم که مرا در بدن و خون اولاد ادم قرار دهی که از هر کجا می خواهم وارد شوم و او را به معصیت و گناه بکشانم ...درخواست چهارم ..از تو می خواهم که فرزندان ادم من و فرزندان مرا نبینند ولی ما انها را ببینیم به خاطر انکه بهتر بتوانیم فرزندان ادم را وسوسه کنیم و به انحراف و معصیت بکشانیم ..درخواست پنجم خدایا از تو می خواهم که این قدرت را به من بدهی که به هر صورت و شکلی که میخواهم بتوانم ظاهر و حضور پیدا کنم ...در خواست ششم..شیطان گفت پروردگارا تا روح در بدن اولاد ادم است من بر انها مسلط باشم و انها را به انحراف بکشانم ...درخواست هفتم ..شیطان در اخرین درخواست خود به خدا گفت پروردگارا از تو میخواهم مرا مخصوصا در سینه ای اولاد ادم مسلط گردانی تا انان را وسوسه کنم {بحار ج 63 ص274}.خداوند بعد از هر خواسته ای شیطان که داشت او را می پذیرفت و به او اجازه میداد هنگامی که شیطان این خواستشم گرفت گفت ..پروردگارا به عزت و بزرگواریت خودت قسم همه ای انها را گمراه میسازم {س ص ایه 81}همین خواستهای شیطان در کتاب تفسیر عیاشی ج 1 ص 27 به این شکل امده ..حضرت ادم بعد از اینکه از بهشت فرود امد بر زمین به خداوند گفت پروردگارا این شیطان کسی است که بین من و او دشمنی قرار دادی و با وجود این که در بهشت بودم نتوانست گول او را نخورم حال اگر کمکم نکنی بر او پیروز نخواهم شد و خداوند فرمود در مقابل یک گناه از اولاد تو یک گناه می نویسم ولی برای یک حسنه ده برابر تا هفتصد برابر ثواب می نویسم حضرت ادم فرمود پروردگارا بر این لطف بیفزا . پروردگار فرمود برای تو ای ادم فرزندی نمی اید مگر دو ملک برایش قرار داده ام تا از او مراقبت کند حضرت ادم دوباره گفت پروردگارا بر این لطف بیفزا ..تا زمانی که روح در بدن تو باشد توبه ای تو پذیرفته میشود . باز حضرت ادم تقاضای لطف بیشتر کرده که خداوند فرمود گناهان اولاد تو را می امرزم که حضرت ادم فرمود پروردگارا کفایت می کند باز شیطان گفت با لطف و عنایت تو من نمی توانم بر ادم پیروز شوم که خداوند شرت های او را یاد اور گشت و فرمود تودر خون اولاد ادم می توانی جاری شوی و می توانی به انها وعده دهی و امیدوارشان کنی در حالی که همه ای وعدهای و امیدواریهای شیطان دروغ است . که البته فصل های بعد هم دارد که چگونگی نفوذ و راهای پیشگیری و حکت این کارها بر گرفته از کتاب نصیحت های شیطانی // شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات


  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ با مابجز اسراربیداری نگفتن بیدارمان کردنندو خود در خاک خفتند
+ بامابجز اسرار بیداری نگفتن بیدارمان کردن وخود در خاک خفتند
+ عاقبت یک کاروان مارانبرد ماندیم وقسمت بدیدارش نشد
+ مسولیت مامسولیت تاریخ است.بگذارید بگویند حکومتی بعاز حکومت حضرت علی ع بود به اسم حکومت خمینی که با هیج نا حقی نساخت تا سرنگون شد ما از سرنگون شدن نمی ترسیم از انحراف می ترسیم . (سردار شهید غلامعلی پیجک)
+ گاهی با یک قطره لیوانی لبریز میشود..گاهی با یک کلام قلبی اسوده وارام میشود..گاهی با یک کلمه یک انسان نابود میشود..گاهی با یک بی مهری دلی میشکند...مراقب بعضی یک ها باشیم هر چند ناچیزند..
+ یادپاییز یعنی بوی مهرومدادشکسته وزنگ تفریح..یعنی لی لی راه مدرسه با مغنه صورتی..یاد پاییز یعنی تو نیستی یعنی دلم تنگ است یعنی من اینجا و تو انجانیمکت های دنیا را چقدر دور از هم چیده اند....
+ یادم باشد زیبایی های کوچک را ببینم حتی اگر میان زشتی های بزرگ باشد..یادم باشد دیگران دوست بدارم انگونه که هستند نه انگونه که من می خواهم ....
+ واردمحوط میشوی ومینگری به عکسها.همه لبخدبرلب دارند.دردل می خوانی.(مست ازخانه برون تاخته ای یعنی چی؟نبایدفراموش کنی که اینجا نمایشگاه عکس نیست .گلزار شهداست.وهرچه می بینی گل است گل.با دیدن امدن کاروانی از الست وقیافه های معصوم برای چندمین بار زمزمه می کنی .به هرکس قسمتی دادی خدایا شهادت میشد ای کاش قسمت ما.ارام ارام از کنار مزارشان می گذری ودلت به حال گذشته ات میسوزد.وحسرت جا ماندن می خوری.....
+ باسلام با موضوع محمد ص خورشید عالم تاب به روزام تشریف بیارید .با تشکر ./ان سالهای دوست داشتنی
+ بعد از کلی التماس کردن بلاخر پدرومادرم راضی کردم برای رفتن به جبهه.حالا مانده بود سن کم ان روزها سال 60 متولدین سال 45 بزور میبردن ما 47 بودیم .خلاقیت کردیم عدد پنج نوشتم روکاغذ با قیچی دورش بریدم تا کوچک شد گذاشتم رو عدد 7 شناسنامه شدم متولد 1345 رفتم سپاه .مسول اعزام شهید چیذری بود تا کپی گرفت خندید گفت این مسول ثبت عددی نوشته 1345 ولی حروفی یادش رفته بنویس 135 که تاز فهمیدم چیکار کردم.../