تا امدم با تو خداحافظی کنم . بغضم امان نداد وخدا در گلو شکست . شاید این جمله بی راه نباشد که همه چیز در بستر مدرن بی هویت میشود و شاید در بستر پست مدرن مطمئنا نوشته من هم از جنس فلسفه یا روانشناسی نیست .بلکه تنها معطوف به یک عنوان ساده در زندگی است با عنوان { خدا حافظی }کلمه ساده ای که می تواند در پایان هر چیزی بیاید وگاهی هم نیاید دنیای مدرن همه چیز را بی هویت کرده و خداحافظی هم از ان مستسنی نیست می گویم خداحافظ و نمی دانیم پشت این جمله به ظاهر ساده و به باطن پر معنا چه حرف هایی نهفته و نگفته است در دنیایی که اس ام اس و موبایل همواره در دسترس است و پیام های مجازی مرتب بر روی مانیتور نقش می بنند در عصری که ارتباتاط سریع و سهل است شاید کلمه { خدا حافظ } بی معنا شود و بعضی وقت ها می گویم { فعلا تا بعد}یا به نحو با استیل تر { بای }یا { می بینمت }یا حد اکثر لفظ خدا حافظ را بکار می بریم بی انکه بدانیم معنایش چیست و نمی دانیم چرامی گویمش . شرطی شده ایم که در پایان هر امری این کلمه را تکرار کنیم .می دانید مسله چیست چه کسی تضمین داده که این خداحافظی .اخرین ما نباشد ؟چه کسی سند گذاشته است که ما ان عزیز ان دوست . ان رابط . ان گفتگو.ان حالت ان زمان و.....دوباره تجربه خواهیم کرد؟چه کسی می تواند بگوید این خداحافظی اخرین نباشد؟و مهم تر از همه این خداحافظی .. خداحا فظی اخرباشدمی توان تنها به لفظ موهوم خداحافظ اکتفا کرد ؟جهان قدیم امکانات دیگری داشت .با هر خداحافظی ثانیه ها ممتد میشدند تا نگاها در هم گره بخورند .تا دست ها درهم چفت شود تا تردید رفتن در قدم ها را به تاخیراندازدبا هرخداحافظی زمان متوقف میشد تا نامه ای به دست مان برسد خداحافظی پرازیادبود.خداحافظی.سپردن درپناه حق بود. و معنی ان این بود گرچه ما همدیگر را نمی بینیم حرف زدنمان تمام شده ارتباتمان تمام شده. امااین اتفاق تلخ نیست چون خدا هست می گفتیم خداحافظ من رفتم پس غمگین مباش اما خدا هست { کل شی هالک وجهه}گویی خداست که این انقطاع را پرمی کند . شما حتما تجربه پایان یک ارتباط عاشقانه تجربه از دست دادن یک عزیز تجربه تمام شدن یک گفتگوی خوب و دست داشتنی تجربه انقطاع یک ارتباط تجربه گذشت یک زمان و ....و بیاد می اورید چه تلخی بدی به جانتان نشسته است و چه سکوتی اما وقتی گفتید خداحافظ این تلخی فروکش کرد چون مادامی که خدا هست فقدان کم رنگ میشود . نگذاریم یک سری کلمات از فرهنگ و زندگی روز مرگی ما پاک شود و جای خودش به امثال مثالهای زده بده که نه روح دارد نه ارامش خاطر ولی چقدر زیباست خدا حافظ نگذاریم به همین سادگی که از کلمه عشق شاید بشود شاید هم بی انصافی باشد اما چه سو استفادها که نشد و از این کلمه کجاها که استفاده نمی شود پس با فرهنگ ایرانی اسلامی خود با چیزی که از اعماق وجود خود به ان اعتقاد داریم چرا هر کاری را پایان ندهیم در قدیم تر ها این کلمه خداحافظ حتی موقع دیدارها هم گفت میشد در سلام کردن ها خداحافظ ات باشد هم می گفتند همین بردن نام خالق چقدر ارام بخش است . قدرت این نام را در تاریخ در کتاب ها در داستان های افسانه ای ووو....بارها شنیده اید فضیل ایاض دزد سر گردن بگیری که در حال بالا رفتن از دیوار یا جایش مهم نیست وقتی صدای تلاوت ایات الهی میشنود که می فرماید ایا وقت ان نشده که باز گردید و از اعمال زشت خود توبه کنید و بقیه داستان خوب این کلمه خداحافظ هم روزی چند بار امکان تکرارش است و باور کنیم به همین سادگی میشود اولین قدم اری خوشبحال ان بندهای که خدا لذت عبادت کردن به انها نشان داده کمی پرده حجاب یا نه نوک سوزنی نشان انها داده در جامعه خود ما از ایت الله بهجت بگیر تا انهایی که در قید حیات هستن و گذشتگان چه روایاتی می گویند چه زندگی توام با ارامش خدمت به خلق و در راه علم هم که هر کدام برای خود صاحب نظریه وو هستن و معنی دیگر این کلمه اینکه مرگ از پلک چشم هم نزدیک تر درست امید و خوف و رجا با هم در دنیای امروزی بی پروای همش برای نداشتن ترس از خداست در هر زمینه ای که می خواد باشد شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات / علی اژیر