این روزها و شب ها یکی پس از دیگری باشتاب و بی رنگ می ایند و میروند شاید فهمیده باشی سنگینی هوای را که دیگر در ان نفس نمی کشی روزمرگی ریه هایم را تلخ و مرگ تدریجی شان را تسریع کرده با این حال جای گله ای نیست حسن جان تو هنوز هم ارامی اصلا همیشه ارام بودی با چنان عشقی که خالق خود داشتی جای هیچ حسرتی را نگذاشتی برای خود یادت بخیر از تاسیس توبخانه سپاه تا ماهواره امید چقدرزود گذشت اصلا با تو امثال تو بودن یعنی خارج شدن از زمان مکان و چه زیبا گفت معمار انقلاب اسلامی امام خوبی ها شهادت هنر مردان خداست و تو واقعا مصداق بارز این حرفی تو خستگی را خسته کردی چه شب ها و روزها بعد از ان دوران دفاع مقدس ملتی که با دستهای خالی با توکل به خدا و اتکا به جوان های مانند تو هشت سال در برابر استکبار ایستادن و اما بعد از ان همگی برگشتند و به زندگی خود مشغول شدنند هر چند داغ یاران سفر کرده را همواره بر دوش می کشن اما تو تازه اغاز کردی با تمام هستی خود به میدان امدی که نگذاری دشمنان این ملت یکبار دیگه چشم طمع به این اب و خاک بیندازند و به لطف خدا و تلاش شماها همین هم شد و چه زود مزد و اجر کار خالصانه بی هیاهو گمنانم خود را گرفته بعد از احمد کاظمی رفتی درس هایت ملکه روح شاگردانت شده پیروی از ولایت گوش به فرمان مقام معظم رهبری که چقدر تو به اقای خود عشق میورزیدی یک سال گذشت از رفتند رفیق انگار تاریکی افق ارزوهای قدیمی ام عهدایست ماندگار همین که تو بعد از ان همه درد و رنج تحمل فراق ارام گرفته ای اسوده ای من و ما را بس/شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات / علی اژیر