بعد از انکه شیطان از سجده بر ادم سرپیچی کردو از بهشت به بیرون رانده شد گفت .پروردگارا حالا که مرا از بهشت بیرون رانده و از رحمت خود دور کرده ای عباداتی که من انجام داده ام چه میشود ؟هزاران سال عبادت کرده ام که فقطچهار هزار سال ان را به دو رکعت نماز گذرانده ام ؟علاوه بر ان خودت گفتی عمل عمل کنندگان را ضایع نمی کنم {س ال عمران ایه 195}خطاب رسید از جانب خداوند که ای ملعون عمل هیچ کس نزد من ضایع نمی گردد ولی کسی که قابلیت نداشته باشد که پاداشت کار او را در اخرت به او بدهم در دنیا هر چه بخواهد به او بدهم . میدهم .شیطان گفت من هم مزد عمل خود را در دنیا از تو طلب میکنم چون من به واسطه ای ادم جهنمی شده ام حاجات خود را در باره ای ادم و فرزندان او قرار میدهم .در اینجا خطاب رسید به شیطان که حاجات تو هر چه هست بگو تا به تو ببخشم .که شیطان گفت ای خداوند قهار من در برابر عبادات خود از تو 7 حاجت و خواسته دارم انها را برای من براورده کن ...درخواست اول ..درخواست اول من این است که اجازه دهی من تا روز قیامت زنده باشم و مرگ به سراغ من نیاید ؟..خداوند در جواب این خواسته ای شیطان فرمود اگر می خواهی از صدمه ای مرگ و جان کندن نجات یابی یا اینکه شربت ناگوار مرگ را نچشی ممکن نیست زیرا اراده من بر ان است که هر کس که به دنیا اید باید مزه مرگ را بچشد و اگر کسی در دنیا مرگ به سراغش نیاید در اخرت هم مرگ وجود ندارد زیرا در قیامت همه ای فرشتگان جن و انس زنده میشوند مومنان در ناز نعمت در بهشت و مشرکان در اتش و عذاب در جهنم {در قران کریم هم فرمده }چون نجات از مرگ وجود ندارد تو را مهلت می دهم تا روزی که معلوم است زنده نگه میدارم {س حجر ایه 37-35 }شیطان چون مردود گشت گفت خداوندا مرا تا روز قیامت مهلت بده و خداوند فرمود اری تو را مهلت خواهد بود تا روز و وقت معین که معلوم نیست ...در خواست دوم شیطان ...شیطان به پرودرگار گفت از تو می خواهم که در مقابل فرزندان ادم هر یک فرزند ادم به من دو فرزند عطا کنی که من بتوانم انها را فریب دهم ..در روایت امده که در مقابل به دنیا امدن یک فرزند ادم دو شیطان برای او متولد میشود...درخواست سوم ...شیطان گفت پروردگارا از تو می خواهم که مرا در بدن و خون اولاد ادم قرار دهی که از هر کجا می خواهم وارد شوم و او را به معصیت و گناه بکشانم ...درخواست چهارم ..از تو می خواهم که فرزندان ادم من و فرزندان مرا نبینند ولی ما انها را ببینیم به خاطر انکه بهتر بتوانیم فرزندان ادم را وسوسه کنیم و به انحراف و معصیت بکشانیم ..درخواست پنجم خدایا از تو می خواهم که این قدرت را به من بدهی که به هر صورت و شکلی که میخواهم بتوانم ظاهر و حضور پیدا کنم ...در خواست ششم..شیطان گفت پروردگارا تا روح در بدن اولاد ادم است من بر انها مسلط باشم و انها را به انحراف بکشانم ...درخواست هفتم ..شیطان در اخرین درخواست خود به خدا گفت پروردگارا از تو میخواهم مرا مخصوصا در سینه ای اولاد ادم مسلط گردانی تا انان را وسوسه کنم {بحار ج 63 ص274}.خداوند بعد از هر خواسته ای شیطان که داشت او را می پذیرفت و به او اجازه میداد هنگامی که شیطان این خواستشم گرفت گفت ..پروردگارا به عزت و بزرگواریت خودت قسم همه ای انها را گمراه میسازم {س ص ایه 81}همین خواستهای شیطان در کتاب تفسیر عیاشی ج 1 ص 27 به این شکل امده ..حضرت ادم بعد از اینکه از بهشت فرود امد بر زمین به خداوند گفت پروردگارا این شیطان کسی است که بین من و او دشمنی قرار دادی و با وجود این که در بهشت بودم نتوانست گول او را نخورم حال اگر کمکم نکنی بر او پیروز نخواهم شد و خداوند فرمود در مقابل یک گناه از اولاد تو یک گناه می نویسم ولی برای یک حسنه ده برابر تا هفتصد برابر ثواب می نویسم حضرت ادم فرمود پروردگارا بر این لطف بیفزا . پروردگار فرمود برای تو ای ادم فرزندی نمی اید مگر دو ملک برایش قرار داده ام تا از او مراقبت کند حضرت ادم دوباره گفت پروردگارا بر این لطف بیفزا ..تا زمانی که روح در بدن تو باشد توبه ای تو پذیرفته میشود . باز حضرت ادم تقاضای لطف بیشتر کرده که خداوند فرمود گناهان اولاد تو را می امرزم که حضرت ادم فرمود پروردگارا کفایت می کند باز شیطان گفت با لطف و عنایت تو من نمی توانم بر ادم پیروز شوم که خداوند شرت های او را یاد اور گشت و فرمود تودر خون اولاد ادم می توانی جاری شوی و می توانی به انها وعده دهی و امیدوارشان کنی در حالی که همه ای وعدهای و امیدواریهای شیطان دروغ است . که البته فصل های بعد هم دارد که چگونگی نفوذ و راهای پیشگیری و حکت این کارها بر گرفته از کتاب نصیحت های شیطانی // شادی ارواح طیبه شهدا امام شهدا صلوات